آتنا دائمی، کنشگر مدنی محبوس در زندان اوین به مناسبت سالروز اعدام سه زندانی سیاسی، به نام های زانیار مرادی، لقمان مرادی و رامین حسین پناهی که در تاریخ ۱۷ شهریورماه ۹۷ در یک روند پر ابهام حقوقی و علیرغم اعتراضات بینالمللی در محل نامعلومی در استان تهران یا البرز اعدام شده بودند، نامه ای سرگشاده نوشته است. آتنا دائمی که در پرونده اخیر خود به دلیل اعتراض به اعدام این زندانیان مجدد به حبس محکوم شده، در بخشی از این نامه گفته است “چه افتخاری بالاتر از این که باز هم به جهت مخالفت با اعدام و دفاع از انسانی زیستن به زندان محکوم شوم”.
در تاریخ ۱۷ شهریورماه سال گذشته،
حکم اعدام سه زندانی سیاسی به نامهای “زانیار مرادی“ و “لقمان مرادی” و “رامین حسین پناهی” در محل نامعلومی به اجرا در آمد.این اعدام در شرایطی انجام شد که اجرای حکم به وکیل آنان اطلاع داده نشده بود. همینطور برخلاف قانون پیکر اعدام شدگان به خانوادههای آنان تحویل داده نشد. خانوادههای این افراد نیز برای پرهیز از اعتراض و خبررسانی تهدید شده بودند.
آتنا دائمی کنشگر مدنی محبوس در زندان اوین که اخیرا از بابت پرونده ای که در زندان علیه وی مفتوح شده در یکی از اتهامات به دلیل اعتراض به اعدام این سه زندانی سیاسی در سالن ملاقات مجددا به حبس محکوم شده است به مناسبت سالروز اعدام آنان نامه ای سرگشاده نوشته است.
متن این نامه که جهت انتشار در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است عیناً در ادامه می آید:
“زانیار مرادی، لقمان مرادی و رامین حسین پناهی،
یک سال گذشت
از ایستاده مردن زانیار و لقمان و رامین یک سال گذشت.
در حالی اولین سالگرد اعدام آنها سر رسید که در کمتر از یک سال مسئولی قتل کرد و بخشیده شد و آزاد شد ولی در این یک سال برای فعالان سیاسی و مدنی و عقیدتی صدها سال حکم زندان صادر شد.
چه تلخ است تبعیض! در حالی اولین سال خاموش شدن این ستارگان سر رسید که قاتلان و جانیان آزادند و بسیاری از فعالان مدنی در زندان و من به اتهام حمایت از زانیار و لقمان و رامین و به دلیل برگزاری مراسم یادبودشان حکم دوباره زندانم تایید شد. چه افتخاری بالاتر از این که باز هم به جهت مخالفت با اعدام و دفاع از انسانی زیستن به زندان محکوم شوم؟! خوب میدانم که در بخشی از تاریخی هستم که جواب انسانیت و آزادی خواهی ش شلاق و زندان و تبعید و اعدام است اما با وجود همه این ها باز هم با افتخار آنچه را که شایسته آنیم فریاد میزنم.
مخالف اعدامم، به خاطر این مخالفت در زندانم و به دلیل تاکید بر این مطالبه از داخل زندان، باز هم به زندان محکوم شدم و باکی نیست،ولی درد میکشم که همه با هم برابرند اما برخی برابرترند!.
چه بسیارند کسانی که در سیاه چاله های ج ا در قرچک و رجایی شهر و … به اتهام قتل و چه بسا بی گناه در زندانند و با سال های طولانیِ حبس و انتظار اعدام،تاوان بی گناهی شان را پس می دهند، تاوان قوانین ارتجاعی و غیر انسانی را! اما نه صدایشان به جایی میرسد و نه از جیب مردم پولی دارند که رضایت خانواده مقتول و قاضی و … را جلب کنند، نه رسانه ای دارند که با افتخار عکس آنها را منتشر کند، نه محترمند که چای تعارفشان کنند، نه ماله کشانی دارند که مقتول را هر آنچه خواستند معرفی کنند تا قاتل نجات یابد و نه آنقدر مهم اند که برای رهایی شان از اعدام و قصاص حتی موافقان اعدام هم برایشان شعار نه به اعدام سر دهند!! آنقدر فقیرند، آنقدر بی پناهند، آنقدر تحقیر و شکنجه شدند که باورشان شده گناهکارند و خود را لایق هر ظلم و فرودستی میدانند! اما زانیار و لقمان و رامین چه کرده بودند؟! زانیار و لقمان مرادی به جرمی که هیچ وقت ثابت نشد ۹ سال در زندان تحت انواع فشارها و شکنجه ها زندانی بودند، شاهدان بی گناهی آنها را هرگز نپذیرفتند و سرانجام پس از ۹ سال و بعد از ترور پدر زانیار بی رحمانه به همراه رامین حسین پناهی اعدام شدند.
جرمشان چه بود؟! چه کسی یا کسانی را کشته بودند؟! چرا هرگز در مورد آنها و مصادیق جرمشان و اسناد آن در هیچ رسانه ای حرفی به میان نیامد؟! چرا هیچ گاه دادگاه علنی برایشان تشکیل نشد؟!! چرا هرگز کسی از همین مدعیان منفعت طلب که بعضا با آن ها هم بند نیز بودند به دنبال اثبات بی گناهی آنها نرفت و تنها پس از اعدامشان به ذکر فضایل اخلاقی و بی گناهی شان پرداختند؟!. شاید به دار کشیدن این عزیزان را برای بقای ج ا مفید هم میپنداشتند.
زانیار و لقمان و رامین را با دروغ و فریب و با فحاشی و کتک و با لبان بسته به پای دار بردند، به آنها حتی فرصت آخرین دیدار با خانواده شان و هم بندیانشان ندادند، حتی از جنازه آنها ترسیدند و حتی محل دفنشان نامعلوم است، آنها را در کمال بی گناهی و در کمال شقاوت کشتند و چه دردناک همه ما را در بهت اعدامشان فرو بردند، بهتی که هنوز در آن غرقیم.
بسیاری از ما جوانان، دهه۶۰ و جنایت هایشان را ندیدیم و شاید باور آنچه میشنیدیم برایمان دشوار بود اما در طول عمر خود دیدیم که فجیعانه مثل آب خوردن انسانها را به خاطر باور و عقیده و تفکرشان نابود میکنند. ولی یقینا روزی خواهد رسید که باید پاسخگو باشند چرا که ما دادخواه قتل این عزیزان هستیم، خواهان لغو اعدام و قصاص و قتلهای حکومتی، خواهان عدالت و خواهان محاکمه آنانی که آزادی، عدالت، برابری و انسانیت را با اعدامهای دسته جمعی نازی وارشان و سرکوب و خفقان و غارت اموال مردم، به تباهی کشیدند.
زانیار و لقمان و رامین چون بسیاری دیگر توسط عمال حکومت کشته شدند اما همچون سایر کشته شدگان در دلهای ما زندهاند، در تاریخ ما زندهاند و یادشان را همیشه زنده نگه خواهیم داشت چرا که بر خلاف آنچه که قاتلان آنها میخواستند نامشان با نام آزادی و انسانیت گره خورد و ما زندهایم به امید آزادی انسانیت.
آتنا دائمی/ زندان اوین/ شهریور ۹۸”.
در ارتباط با نویسنده این نامه گفتنی است، آتنا دائمی، در تاریخ ۲۹ مهرماه ۹۳ بازداشت و به تحمل ۵ سال حبس تعزیری به دلیل فعالیت های مدنی خود محکوم شد. این زندانی از آذرماه سال ۹۵ دوره محکومیت خود را آغاز کرده است و هم اکنون در زندان اوین تحمل حبس میکند.
آتنا دائمی به همراه همبندی سابق خود گلرخ ابراهیمی ایرایی در تیرماه سال جاری از بابت پرونده ای که در دوران حبس علیه آنها گشوده شده بود، به اتهامات “اهانت به بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبری” و “تبلیغ علیه نظام” هرکدام به ۳ سال و ۷ ماه حبس تعزیری دیگر و ۲ سال محرومیت از عضویت در گروه ها و احزاب محکوم شد و این حکم اخیرا در بدون تشکیل دادگاه تجدید نظر عینا تائید شد. بر اساس حکم صادره با اعمال ماده ۱۳۴ مدت ۲ سال و ۱ ماه از این حبس برای هر یک از آنها قابل اجرا خواهد بود.
در پرونده مذکور اتهام “اهانت به بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبری” بر این اساس مطرح شده است که مسئولان زندان مدعی هستند این فعالان به بهانه اعتراض به اجرای حکم اعدام سه زندانی سیاسی (در سال گذشته) در حین خواندن سرود به رهبر توهین کرده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر