به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ماجرای مرگ دردناک «حدیثه» یازدهم دی سال گذشته زمانی قلبها را تکان داد که زنگ تلفن قاضی ویژه قتل عمد مشهد به صدا درآمد و نیروهای اورژانس اجتماعی بهزیستی، از وضعیت وخیم کودکی سخن گفتند که توسط یک زوج جوان به مرکز درمانی منتقل شده بود.
مرگ دردناک حدیثه در دنیای افیونی ها!
آثار سوختگیهای عفونی شدید بر اندام حساس و همچنین بقایای سوختگی با سیگار و سیم داغ که بر پیکر نحیف این دختر نقش بسته بود، حکایت از تکرار تلخ سریال کودک آزاریهای هولناک داشت. پوست زخمی پیشانی و سر این کودک بی گناه نیز از عمق فاجعهای خبر میداد که حدیثه توسط فرد یا افراد معتاد به این روز افتاده است. بنابر گزارش خراسان، قاضی ویژه قتل عمد با دیدن این صحنههای تکان دهنده، در حالی دستور تحقیقات گسترده توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی را صادر کرد که مشخص شد، زن و مرد جوانی که کودک را به مرکز درمانی برده اند با دستور قضایی بازداشت و با صدور قرار قانونی روانه زندان شده اند.
این پرونده کودک آزاری زمانی رقت بارتر شد که پزشکان متخصص پس از انجام معاینات دقیق تخصصی، مرگ مغزی این دختر بی گناه را تایید کردند. این گونه بود که پرونده مذکور رنگ جنایی گرفت و تلاشهای قاضی کاظم میرزایی برای افشای حقیقت این ماجرای دلخراش ادامه یافت.
زن و مرد جوان در بازجوییهای مقدماتی بیان کردند که حدیثه دختر آنها نیست و پدر و مادر واقعی اش زوج معتادی هستند که او را برای نگهداری به آنها سپرده اند. در همین حال متهمان پرونده مدعی شدند، چند روز قبل ظرف آب جوش روی اجاق تک شعله در وسط اتاق قرار داشت که حدیثه آب جوش را روی خودش ریخت! بنابراین گزارش، بالاخره گروه ویژهای از کارآگاهان ورزیده پلیس آگاهی با دستور سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی) بازجوییهای تخصصی از مرد ۳۰ سالهای به نام سیاوش را آغاز کردند تا این که وی به کودک آزاریهای هولناک اعتراف کرد و مدعی شد حدیثه را زنی کارتن خواب به او سپرده است!
در پی اعتراف این مرد، روز گذشته مقدمات بازسازی صحنه جرم فراهم شد و «سیاوش – ح» درحالی که حلقههای قانون بر دستانش خودنمایی میکرد به محل ارتکاب جرم در خیابان کوشش مشهد هدایت شد. او که در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاده بود با بیان این که در شب حادثه به دلیل مصرف قرص حال طبیعی نداشت به تشریح ماجرای تلخ مرگ حدیثه پرداخت و گفت: من خانوادهای ندارم فقط به یاد میآورم که مرا پیرمردی سه چرخه دار که اهل شمال کشور بود بزرگ کرد!
متهم این پرونده جنایی ادامه داد: در پنجراه پایین خیابان مشهد (میدان عدالت) انگشتر میفروختم تا هزینههای زندگی ام را تامین کنم البته چندین سابقه کیفری به دلیل سرقت و مواد مخدر نیز دارم! ولی مدتی قبل زن معتادی که در همان منطقه با جمع آوری زباله روزگارش را میگذراند و از من مقادیری مواد مخدر گرفته بود، گفت: توان نگهداری از دختر شش ساله اش را ندارد! آن زن دختر را به من سپرد من هم دیگر به دنبال او نرفتم! با وجود این دختر شش ساله معتاد بود و گاهی به مواد مخدر من دستبرد میزد تا با مصرف آن آرام بگیرد! این موضوع از یک سو و بی قراری هایش از سوی دیگر مرا عذاب میداد تا این که مجبور میشدم برای ساکت کردنش او را با سیم یا سیگار داغ کنم! اما او باز هم به دلیل این که آب جوش روی پایین تنه اش ریخته بود، آرامش نداشت و همواره ناله میکرد! این معتاد بی رحم در ادامه اعترافات تلخ خود افزود: من خودم سه فرزند دارم و آن دختر را در آشپزخانه میخواباندیم تا این که به خاطر سوزش بدنش خواب به چشمانش نمیآمد من هم از یک هفته قبل با پمادهایی که در خانه داشتیم محل زخم ناشی از سوختگی را باندپیچی میکردم تا این که شب حادثه دوباره به دلیل درد ناشی از سوختگی هایش بیدار شد و بی قراری کرد من هم که قرص خورده بودم و حال خوبی نداشتم او را به درون حمام بردم و به جای آب سرد آب جوش را باز کردم که پاها و اندام پایین او دچار سوختگی شدید شد و حالت تشنج گرفت. در این لحظه همسرم را بیدار کردم تا این بار حدیثه را به بیمارستان ببریم! اما وقتی پزشکان بیمارستان امدادی وضعیت وخیم کودک را دیدند با مراکز امدادی و بهزیستی تماس گرفتند و ما دستگیر شدیم! بعد از آن هم دختر شش ساله دچار مرگ مغزی شد و جان سپرد.
گزارش ها حاکی است درحالی که هنوز پدر و مادر واقعی این کودک معصوم پیدا نشده اند، اطرافیان متهم به قتل تلاش کردند تا زنی را که حتی شناسنامه هم ندارد به جای مادر وی به دادسرا معرفی کنند و این گونه او از خونخواهی قاتل بگذرد، ولی با هوشیاری قاضی کاظم میرزایی این نقشه زیرکانه نافرجام ماند و از آن مادر قلابی هم دیگر خبری نشد! شایان ذکر است در آغاز بازسازی صحنه جرم که سرهنگ علی بهرامزاده (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی) نیز حضورداشت، کارآگاه حمیدفر (افسر پرونده) به تشریح خلاصهای از محتویات این پرونده جنایی پرداخت و در پایان نیز قاضی میرزایی با صدور قرار قانونی متهم ۳۰ ساله را روانه زندان کرد تا بررسیهای بیشتری درباره این ماجرای دردناک صورت گیرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر