اعدامهای تابستان سال 1367 به دستور خمینی
اعدام که یک لغت عربی است به معنای کلی صلب حیات از فرد یا افراد مصطلح شده است.تاریخچه،نحوه و شرایط اعدام در زمانهای دور و نزدیک و با توجه به شرایط و قوانین جهانی و داخلی حاکم بر ایران تفاوتهای فراوانی داشته است که از حوصله بحث خارج است.زیرا اعدامهای تابستان سال 67 عملی است که صورت گرفته و فجایع آن با تمام سانسور و تبلیغات انجام شده توسط رژیم(دولت ایران)چه در زمان انجام این عمل شنیع و چه بعد از آن تاکنون بر کسی پوشیده نیست.
نظرات متفاوتی در مورد مرداد 67 و اعدامهای صورت گرفته چه از طرف مقامات داخلی و خارجی چه از نظر بازماندگان و کارشناسان بی طرف ابراز شده است گروهی اعتقاد دارند که رژیم (دولت وقت ایران و علی الخصوص رهبر)بعد از عملیات مرصاد(از نظر مجاهدین خلق عملیات فرغ جاویدان)واهمه این را داشته اند که عملیاتی مشابه و غیر قابل کنترل صورت بگیرد و به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر ایران بعد از جنگ 8 ساله فرسایشی که بعد از جنگ ویتنام طولانی ترین جنگ قرن گذشته بود اتفاق،بیفتد
گروهی دیگر معتقد هستند که این اعدانها از قبل برنامه ریزی شده بود برای از بین بردن(حذف فیزکی)مخالفان از سوی رژیم،زیرا جنگ به پایان خود نزدیک بود و حکومت برای بقای خود می بایست که از درون هم احساس امنیت می کرد.از این رو برنامه پاکسازی مخالفان به اجرا در امد و بهترین شرایط همان عملیات صورت گرفته از سمت گروه مجاهدین خلق بود که بهانه خوبی به دست رهبری و مقامات ایران داد که تحت عنوان محارب با خدا بتواند تمامی زندانیان سیاسی اعم از مجاهد و غیر مجاهد را به کام مرگ بفرستند.
اعدام ها به دستور خمینی انجام شد:
در مورد کم و کیف اعدامها و مقام یا مقامات دستور دهنده و اجرا کنند،ه حرف و حدیث از سمت افراد داخلی و خارجی و مستقل فراوان است اما بر کسی پوشیده نیست که شخص رهبری(خمینی)مستقیما دستور این اعدامها را صادر کرده است و از انجایی که ایشان آیت الله بوده اجازه صدور فتوا را داشته است تحت عنوان محارب با خدا و با استناد به ایات و احادیث این عمل شنیع را توجیه کرده بود و هیئتی را جهت نظارت بر این اعدام ها تعیین کرده بود که شامل حاکم شرع،دادستان،و نماینده ای از وزارت اطلاعات بود،این هیئت سه نفره اجازه داشتند که به استناد به استفسار ایت الله خمینی دال بر تشخیص مخالفان تحت عنوان محارب با خدا افراد زندانی در زندانهای تهران و سراسر ایران را به مجازات اعدام محکوم بکنند،این مسئولیت در دیگر شهرها به هیئت های نظارت منتخب همان شهرها که متشکل از حاکم شرع،دادستان یا نماینده او و نماینده وزارت اطلاعات و تحت نظارت هیئت ناظر و منتخب آیت االله خمینی در تهران به اجرا در آمد.
آیا واقعا کسانی که اعدام شدند مجرم بودند؟
در مورد نحوه تشخیص اینکه شخص محکوم شده آیا واقعا مجرم است یا خیر باز هم صحبت های ضد و نقیضی از طرف مسئولین وقت و هیئت نظارت و حتی خود شخص خمینی وجود دارد.تا جایی که آیت الله منتظری انتظار میرفت رهبر آینده ایران باشد و از اعضای برجسته شورای رهبری وقت بود بزرگترین مخالفات درون،حکومتی این اعدامها بود و این مخالفت تا اندازه ای پیش رفت که به عزل و حصر خانگی وی تا زمان فوت منجر گردید.
ولی چیزی که از همگان پوشیده نیست این اعدامها صورت گرفته است.و افراد زیادی از گروهکهای مخالف نظام و دیگر اخزاب و عقاید تحت عنوان محارب با خدا به صورت دسته جمعی و بدون محاکمه عادلانه و به دسترسی به حداقل حقوق یک زندانی مثل وکیل یا اعتراض به دادگاه استیناف در این مدت اعدام شده و در گورهای دسته جمعی دفن شدند
از نحوه اعدام افراد اخبار واضحی در دست نیست ولی بازماندگان این رخداد فجیع و ضد بشری اظهار می کنند که از چند روز قبل از شروع اعدامها فشار بر زندانیان افزایش داده شد به صورتی که حتی حق تجمع در اماکن عمومی زندان مثل محلهای استراحت و مطالعه ممنوع شده بود دولت وقت ادعا می کرد که تمامی اعدام شدگان از گروهکهای مخالف علی الخصوص گروه مجاهدین که همگی محکومین تا لحظه اعدام حاظر به توبه نمی شدند و می گفتند که از کار خود پشیمان نیستند و اگر آزاد شوند دوباره،علیه نظام دست به اسلحه خواهند برد این ادعا خیلی قابل اثبات از طرف دولت وقت و حتی سران حال حاضر حکومت نیست
زیرا که سران حکومت همیشه از صحبت کردن و توضیح دادن در مورد نحوه ی اثبات جرم محکومین درآن شرایط و حتی تعداد اعدامیان و نحوه اعدام طفره می روند و با جواب های سطحی که اغلب باب طبع خود یا رهبر و سیستم حکومتی است از افشای حقایق فرار میکند.
آمار و اعدامیان:
در مورد تعداد اعدامیان آمار متفاوتی از افراد نزدیکبه حکومت و از افراد مستقل و نهادهای حقوق بشری منتشر شده است.گزارشگران ناظر حقوق بشری تا 1700نفر را اعلام کرده اند ولی بعضی افراد و سازمانها این تعداد را خیلی بیشتر و حتی تا 4800 نفر اعلام میکند مطمئنا کشته شدن یک انسان به ناحق و فقط بخاطر عقیده متفاوت عملی است که در زمان حاضر و یا موازین حقوق بشری موجود غیر قابل قبول است و با توجه به این موضوع و در نظر گرفتن تعداد اعدامیان میتوان این اعدامها را یک عمل غیر انسانی و غیر اخلاقی و در مغایرت با موازین حقوق بشری دانست حکومتی دست به این عمل ضد حقوق بشری زده است که در کارنامه حقوق بشری خود طی 40 سال حکومت پلیسی و پوپولیستی هیچ نمره ای به غیر از صفر ندارد و کوچکترین صدای مخالف با منافع و سیاستهای خود را به بدترین شکل ممکن جواب داده و همچنین در صدر امار شکنجه و اعدام سازمانهای حقوق بشری قرار دارد و به هیچ کدام از موازین حقوق بشری مرسوم در دنیا که گاهاً این قوانین و میثاقهای را هم پذیرفته و امضا نموده است پایبند نیست،مرداد 67 که لکه ننگینی است که تا ابد همراه حکومت جمهوری اسلامی ایران خواهد ماند ولی با این وجود همچنان سران حکومت با افتخار از عمل شنیع خود دفاع می کنند و آن را حق مسلم خود برای حفظ امنیت ایران می دانند تا جایی که پور محمدی از اعضای قوه قضاٸیه و عضو هیٸت سه نفره اعدامهای تابستان 67 چند روز قبل اعلام کرد که ما به دستور خدا و رسول خدا و قران این اعدامها را انجام داده ایم و خرسندی خود را همچنان با فراق بال اعلام می کند.ابعاد و گستردگی این اعدامها کم و بیش بر همگان آشکار شده است و از نظر هیچ انسانی آزاده و هیچ یک از موازین حقوق بشری قابل قبول نبوده و همگان و خواهان مجازات عاملان این فاجعه انسانی هستند،فاجعه ای که شاید گستردگی آن با گذر زمان یا برچیده شدن،بساط این حکومت ایران ابعاد تازه و بزرگتری پیدا کند.
و در پایان احساس همدردی خودم را با بازماندگان این فاجعه اعلام می کنم و امیدوار هستم که روزی انسانیت به این درک و شعور برسد که هیچ کس حق ندارد یک انسان دیگر را به صرف داشتن عقیده متفاوت از حق زندگی و حیات تحت هر عنوانی محروم کند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر