به نوشته برخی سایتهای داخلی نوزادی در ایران توسط پرستارنمایی از بیمارستان دزدیده شد. ناباروری برخی زوجها و شرایط سخت فرزندپذیری در ایران از مواردی است که به عنوان
انگیزه فروش نوزاد به خانوادههای متقاضی عنوان میشود. ۱۴ خرداد سال ۹۸، در یکی از بیمارستانهای استان تهران، کودک پسری به دنیا آمد مثل صدها کودکی که در این روز در شهرهای دیگر ایران به دنیا آمدند. اما آنچه داستان زندگی این نوزاد را با دیگر نوزادان متفاوت میکند، سرنوشت اوست. به گزارش سایتهای داخلی از جمله تابناک، این کودک پس از حدود ۱۸ ساعت از تولد توسط زنی که مادر گمان میکرد پرستار بیمارستان است، ربوده شد.پدیدهی ربودن نوزاد در جهان پدیدهی تازهای نیست. اما به نوشته سایتهای داخلی، نوزاد ربایی در ایران ابعاد تازهای به خود گرفته است. روزنامه ایران در گزارشی در این باره از “پرستارنماهایی” مینویسد که در لباس سفید پرستاری اقدام به ربودن نوزادان از بیمارستانها میکنند. محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستاری در مصاحبه با این روزنامه، به “سناریوهای مختلفی” اشاره میکند که نوزادرباها برای دزدی طراحی میکنند. شریفیمقدم میگوید: «آنها برای مثال برای اینکه بخواهند وارد بیمارستان شوند، روپوش سفید به تن میکنند همانطور که سارقان منزل با لباس پستچی، مأمور برق یا گاز به خانهها مراجعه میکنند.»
دبیرکل خانه پرستاری به کمبود پرستار در مقایسه با شمار بیماران هم اشاره میکند و میگوید، «در حال حاضر در بخش نوزادان به ازای هر ۲۵ نوزاد یا بیمار نوزاد دو پرستار از ساعت ۵ صبح تا ۱۱ شب خدمت میکنند و از ۱۱ شب تا ۵ صبح یک پرستار مسوول نگهداری از نوزادان است.» شریفیمقدم که کمبود کادر پرستاری را دلیل این ربودنها در بخش نوزادان میداند، میگوید، اگر طبق استاندارد به ازای هر ۴ نوزاد یک پرستار باشد، نظارتها دقیقتر میشود. به گفتهی او در کشورهای “ارمنستان و گرجستان به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت ۵ پرستار ارائه خدمت میکنند در کشور ما به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت ۶ / ۱ نیروی پرستار وجود دارد.”
یکی دیگر از مشکلاتی که ورود غریبهها را آسان و تشخیص آنها از کادر درمانی را دشوار میکند، نبود لباس متحدالشکل در بیمارستانها و گاه حتی در بخشهای مختلف یک بیمارستان است. شریفیمقدم میگوید، «از ۱۰ سال پیش نظام پرستاری و معاونت پرستاری بهداشت جلسات متعددی برای متحدالشکل کردن لباسهای پرستارها برگزار کرده و هنوز نتیجهای در پی نداشته است.»
دلایل و انگیزههای نوزادربایی
اما جدای از خلاءهایی که ربودن نوزادها از بیمارستان را امکان پذیر کردهاند، این پرسش پیش میآید که نوزادربایان با چه انگیزهای دست به این کار میزنند؟ رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، در مصاحبهای با سایتهای داخلی، دلیل سرقت نوزادان در بیمارستانها را به سه دسته تقسیم کرده است. حسن موسوی چلک میگوید، دسته اول والدین نوزادان هستند که برای دستیابی به پول، فرزندشان را به افرادی که خواهان بچه هستند میفروشند، گروه دوم کسانی هستند که بچهدار نمیشوند و گروه سوم معمولاً درقالب باندهای قاچاق انسان، نوزادان را از بیمارستانها و مراکز نگهداری اطفال میربایند تا بتوانند آنها را با هزینههای هنگفتی به فروش برسانند. لیلا ارشد مددکار اجتماعی و مدیر عامل خانه خورشید هم از گروهی از نوزادربایان میگوید که بچه را وارد چرخه خرید و فروش مواد مخدر میکنند. ارشد میگوید: «ما شاهد مواردی بودیم که بچههای دزدی را نقص عضو میکنند تا مسیر مناسبی برای جابهجایی مواد مخدر و کار خلاف باشد به اعتقاد باندهای کودک با بچه معلول شرایط را برای عمل خلاف ایمن میکند.»
در میان دستهبندی انگیزهها و دلایل نوزادربایی، روی ناباروری هم انگشت گذاشته شده است. دکتر حمید گورابی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه رویان هم در گفتوگو با روزنامه ایران، ناباروری را یکی از دلایل به سرقت رفتن نوزادان میداند. گورابی میگوید: «سختگیریهای مربوط به قوانین فرزندخواندگی، زوجین نابارور را ناامید میکند. بنابراین آنها برای اینکه صاحب فرزند شوند به روشهای دیگری متوسل میشوند. برای مثال با خانوادههای پرجمعیت مذاکره میکنند که یکی از فرزندانشان را به آنها واگذار کند. گاهی افراد خلافکار نوزادان دزدی را به این زوجها واگذار میکنند بدون آنکه مطلع باشند، بچهای که میخرند از کجا آمده است.»
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی ایران میگوید، شمار کودکان بیسرپرست تحت حمایت بهزیستی کمتر از شمار متقاضیان است و برای هر کودک ۸ تا ۱۰ خانواده متقاضی وجود دارد.
کم نیستند کارشناسانی که معتقدند فرآیند طولانی سرپرستی و فرزندخواندگی، زوجهای نابارور را به سوی راههایی میکشاند که بتوانند قانون را دور بزنند و اگر بهزیستی قوانین فرزندخواندگی را تسهیل کند، زوجهای نابارور سراغ روشهای غیرقانونی نمیروند. اما آیا قوانین فرزندخواندگی در ایران این چنین دشوار است که برخی زوجهای نابارور را به فکر پذیرش کودک از طریق راههای غیرقانونی بکشاند و راه درآمدی هنگفت را برای باندهایی که نوزاد میربایند، باز کند؟
شرایط لازم برای فرزندپذیری در ایران
طبق قانون در ایران مسئولیت این واگذاریها به بهزیستی سپرده شده است. به استناد اطلاعات سازمان بهزیستی کشور، تنها کودکانی را میتوان به عنوان فرزندخوانده انتخاب کرد که “کلیه تلاشها و کوششهای حرفهای جهت شناسایی والدین و بازگشت کودک به خانواده در مورد آنها مؤثر واقع نشده باشد”.
از شرایطی که برای فرزندخواندگی برشمرده شده میتوان به این موارد اشاره کرد: زن و شوهر داوطلب سرپرستی، ایرانی و مقیم ایران باشند، سن یکی از آنها حداقل سی سال باشد، ۵ سال از ازدواج گذشته باشد و صاحب فرزندی نشده باشند و زوجین یا یکی از آنها دارای تمکن مالی باشند و از جمله دارای محکومیت جزایی نباشند و معتاد نباشند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
در صورت انتخاب فرزند، والدین توسط سازمان بهزیستی جهت صدور حکم سرپرستی موقت (۶ ماهه) به دادگاه معرفی میشوند. در دوره آزمایشی۶ ماهه، باید حداقل سه بازدید از طرف مددکاران اجتماعی از خانواده فرزندپذیر انجام شود. حکم سرپرستی، “در صورت تشخیص سازمان بهزیستی مبنی برآسیبپذیری کودک و عدم شایستگی والدین قانونی یا مراجعه والدین حقیقی کودک با هماهنگی دادگاه” قابل فسخ است.
اما بسیاری روند فرزندخواندگی را در حال حاضر طولانی میدانند و برخی دلیل روی آوردن دستهای از زوجهای نابارور را به روشهای دیگر طولانی بودن و سختگیری در این پروسه میدانند.
انتظار، تابعی از سن و جنسیت فرزندخوانده
خبرگزاری فارس مینویسد، در سال ۱۳۹۶ از مراکز سازمان بهزیستی ۶۴۸ نفر به فرزندخواندگی رفتهاند که در این میان ۴۰۳ نفر از کودکان دختر بودهاند. محمد نفریه، مدیرکل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با فارس در مورد انتظار در لیست انتظار فرزندخواندگی میگوید: «میزان انتظار بسته به جنسیت و رده سنی انتخابی متقاضیان است. اکثر افراد، داوطلب فرزندخواندگی دختر زیر ۲ سال هستند که این امر مدت انتظار را طولانی میکند. این مدت در بعضی از شهرها ممکن است به ۵ سال هم برسد.» نفریه معتقد است، “هرچه ردهبندی سنی انتخابی بالاتر باشد، مدت کمتری منتظر میمانند.”
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر