۱۳۹۸ فروردین ۱۱, یکشنبه

معین محمدی،شهروند بهایی به حبس محکوم شد

خبرگزاری هرانا – معین محمدی، شهروند بهایی ساکن یزد به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. وی در دیماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی و در مسیر محل کار خود بازداشت شده بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، معین محمدی، شهروند بهایی ساکن یزد توسط دادگاه انقلاب به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد.

۱۳۹۸ فروردین ۱۰, شنبه

در باب محکومیت اخیر؛ نامه سرگشاده نسرین ستوده از زندان اوین

خبرگزاری هرانا – نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر که در پرونده ای جدید به تازگی به حبس و شلاق محکوم شده است در ارتباط با احکام صادره علیه خود نامه ای سرگشاده نوشته و به تشریح روند دادرسی پرداخته است. وی در بخشی از این نامه با اشاره به نقض اصول دادرسی در اکثریت پرونده های دادگاه انقلاب گفته است “من از این فرصت استفاده می‌کنم و یادآور می‌شوم این روند چندان گسترده و سیستماتیک است که بسیاری از محکومان نادیده گرفته می‌شوند. جمع کثیری از فعالان سیاسی و مدنی و معتقدان به عقیده و مذهبی دیگر همگی با مخاطرات ناشی از دادرسی ناعادلانه مواجه‌اند. دادرسی‌ای که از حضور وکیل در پرونده جلوگیری به عمل می‌آید و دادگاه برای صدور حکم، دلیل و مدرکی از نهادهای امنیتی مطالبه نمی‌کند و به متهم وقت کافی برای دفاع داده نمی‌شود.”.

بازداشت یک شهروند توسط نیروهای امنیتی در استان خوزستان

خبرگزاری هرانا – یک شهروند اهل شهرستان کارون در استان خوزستان به نام سجاد دیلمی، روز پنجشنبه اول فرودین ماه، توسط ماموران اداره اطلاعات این شهر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.

۱۳۹۸ فروردین ۹, جمعه

جسد کودک ملایری پس از ۲ روز پیدا شد

مدیرکل مدیریت بحران استانداری همدان گفت: پس از 

دو روز جستجو جسد بی‌جان کودک غرق شده در ۴ 

کیلومتری رودخانه "حرم آباد" ملایر پیدا شد.


علیمردان طالبی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در همداناظهار داشت: سه‌شنبه 6 فروردین دختربچه‌ای 10 ساله بر اثر سقوط در رودخانه "حرم آباد" نزدیک شهر ملایر غرق شد.
وی افزود: حجم این رودخانه بر اثر بارندگی شدید روزهای گذشته افزایش‌یافته و عبور از آن خطرساز بود به همین دلیل مسدود شده بود، اما فردی بدون توجه به این موضوع در تاریکی شب سوار بر موتورسیکلت به همراه دخترش از رودخانه عبور می‌کند.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری همدان بیان کرد: بر اثر این بی‌احتیاطی، موتورسیکلت واژگون شده و پدر و دختر به داخل آب سقوط می‌کنند.

سیل به کانکسهای زلزله‌‌زدگان کرمانشاه رسید

بارش شدید باران که از روز گذشته شروع شده سبب طغیان رودخانه الوند در شهر زلزله‌زده سرپل‌ذهاب شد.

به گزارش «تابناک» به نقل از تسنیم، بارش باران شدید که از روز گذشته در استان کرمانشاه آغاز شده است سبب سیل در برخی نقاط و طغیان رودخانه‌ها شد که در شهر سرپل‌ذهاب آب به داخل کانکسهای مستقر در حریم رودخانه وارد شده است.

به گفته فرماندار سرپل‌ذهاب به ساکنان این مناطق در رابطه با خطر وقوع سیل هشدار داده شده بود و نیروهای خدماتی شهرداری سرپل‌ذهاب در حال انتقال وسایل داخل کانکسها هستند و وقوع سیل سبب کشته شدن یک نفر در این شهرستان شده است.

۱۳۹۸ فروردین ۷, چهارشنبه

تداوم بازداشت ژاکان باران، شهروند ایلامی پس از گذشت ۸ روز

خبرگزاری هرانا – حسین باقری (ژاکان باران)، شاعر اهل شهرستان ملکشاهی واقع در استان ایلام از روز سه شنبه ۲۸ اسفندماه سال گذشته به دلیل فعالیت برای برگزاری مراسم نوروز و چهارشنبه سوری کماکان در بازداشت نیروهای انتظامی این شهرستان به سر می برد.

۱۳۹۸ فروردین ۶, سه‌شنبه

مردی که سالها دختران خود را مورد تجاوز جنسی و آزار قرار داده بود بازداشت شد

مردی در پاکدشت تهران که دو دختر خود را سالیان طولانی مورد تجاوز جنسی قرار داده بود بازداشت شده است. این مرد دختر خود را از ۸ سالگی با ذکر اینکه شبیه همسرش است مورد تجاوز قرار داده است. دو دختر این مرد که در یکی از کارخانه های پاکدشت زندگی می کنند اکنون پس از ۲۰ سال راز خود را برملا کرده اند.روزنامه شرق گزارشی منتشر کرده است که بر اساس آن مردی که با دو دختر خود در کارخانه ای در پاکدشت زندگی می‌کرد سالیان طولانی فرزندان خود را مورد تعرض قرار داده است.

در این گزارش آمده است: «جایی در شهرک صنعتی عباس‌آباد، در دفتر یکی از کارخانه‌های تولیدی قرار گذاشته‌ایم. زنی جوان و زیبا، با چشمانی نگران، به همراه پسری نوجوان روبه‌رویمان نشسته‌اند. زانوهای پسرک نحیف و لاغر به وضوح می‌لرزند. ضبط صوت را هنوز روشن نکرده‌ام که رئیس کارخانه می‌گوید: الان بخشی از خانواده روبه‌روی شما نشسته‌اند. می‌خواهند همه چیز را بگویند. به صورت وحشت‌زده زن جوان نگاه می‌کنم و می‌گویم: شما یکی از دخترها هستید؟ زن در حالی که اشک‌هایش را پاک می‌کند، می‌گوید: نه خانم! من مادرشان هستم. مادر سمیرا و سمانه که بعد از ۱۹ سال دیدمشان. این هم پسرم، ایمان است. خانم من می‌خواهم به همه بگویم که همسر سابقم از هشت‌سالگی به دخترم تعرض می‌کرده و حالا تنها با قرار کفالت بازداشت است و اگر بیرون بیاید، بچه‌هایم خودشان را می‌کشند.

مدیر کارخانه که او را حاج‌آقا صدا می‌زنند، بیرون دفتر می‌رود و همراه با دو دختر جوان داخل می‌آید. یکی از دخترها ماسک به صورت دارد. جلو می‌آید و سلام می‌کند. می‌گویم ماسکت را بردار… با احتیاط ماسک را از روی صورتش برمی‌دارد… دور لب‌ها و صورت دختر جای سوختگی تازه دارد؛ تاول‌هایی که کنده شده، می‌پرسم صورتت چه شده؟ می‌گوید: بابا با قاشق سوزانده! می‌گویم چرا و دختر آرام می‌گوید: چون در کارخانه با دخترها خندیده بودم، گفت: چرا می‌خندی و بعد صورتم را با قاشق داغ سوزاند…

ما به درخواست سمانه و سمیرا، دو دختر مردی خطرناک، به کارخانه‌ای در پاکدشت رفته‌ایم تا زندگی آنها را روایت کنیم؛ زندگی دخترانی که ۲۰ سال آزگار مورد سوءقصد و آزار… قرار گرفته‌اند و با پیگیری مدیر کارخانه حالا رازشان را برملا می‌کنند.

داستان از یک تماس تلفنی به روزنامه «شرق» آغاز شد. ظهر روز یکشنبه که تازه کار آغاز شده بود، مردی با روزنامه «شرق» تماس گرفت و گفت مسئول کارخانه‌ای در پاکدشت است و بعد از پیگیری‌های متعدد متوجه شده که نگهبان کارخانه دختر بزرگش را بارها مورد آزار قرار داده و دختر دیگرش را نیز مدام کتک می‌زند. با این اطلاعات، به همراه مددکار یکی از مراکز مددکاری خصوصی روانه شهرک صنعتی عباس‌آباد شدیم. متأسفانه اطلاعات و جزئیاتی که در تماس تلفنی اول اعلام شد کاملاً درست بود. کارخانه با وجود تحریم‌های کمرشکن همچنان پابرجاست و همه چیز منطقی به نظر می‌رسد. طبقه بالای کارخانه مدیر و دوست معتمدش که فرد تماس‌گیرنده با «شرق» است ایستاده، درست مانند بادیگارد بالای سر دو دختر. دختر کوچک‌تر که چشم چپش کمی انحراف دارد، سمانه است. دست‌هایش می‌لرزد و مدام گوشه ناخنش را می‌کند. سمانه به مدیر کارخانه همه چیز را گفته. حاج‌آقا می‌گوید: پدر این بچه‌ها دو سال بود که نگهبان این کارخانه بود. آدم آرام و مرموزی بود و ادعا کرده بود مادر بچه‌ها سال‌ها پیش مرده است. به بهانه این که دخل و خرجش کفاف زندگی را نمی‌دهد، از ما در زمین روبه‌رویی کارخانه اتاقی اجاره کرده بود و با دو دخترش آنجا زندگی می‌کرد. خودش و دو دخترش از ما سر جمع ماهی نزدیک به پنج میلیون تومان می‌گرفتند. بعد از مدتی من به او اصرار کردم که باید برای این دخترها یک خانه مناسب در پاکدشت بگیری، اصلاً تو میان این دو دختر در یک وجب جا چه می‌خواهی؟ اما حامد، پدر این دو بچه، اصرار کرد که به او فرصت بدهیم. تا این که دو هفته پیش، من به ماسک‌زدن دختر بزرگش، سمیرا مشکوک شدم. از دختر پرسیدم که صورتت چه شده و او گفت روی صورتش روغن داغ هنگام آشپزی پاشیده، اما رفتارها برایم مشکوک بود، آن قدر دختر کوچک را سؤال‌پیچ کردم که بالاخره دختر گفت که پدرش شب‌ها خواهرش را اذیت می‌کند و او و خواهرش را با کابل، زنجیر، سیم برق، چاقو و قاشق داغ مورد شکنجه قرار می‌دهد.

گریه‌های مادر دخترها به هق‌هق می‌رسد و پسر جوان نیز آرام گریه می‌کند. حاج‌آقا ادامه می‌دهد: ما با اورژانس اجتماعی تماس گرفتیم و ماجرا را شرح دادیم اما خبری نشد. بعد از پیگیری‌ها، یک بار سر زدند و گفتند باید دستور قضائی داشته باشیم. رفتند دستور قضائی بیاورند و خبری نشد. دیگر کاسه صبرمان لبریز شده بود. خودم شخصاً به دیدار نماینده دادستان در پاکدشت رفتم و ماجرا را شرح دادم. دادستان اقدام فوری کرد و مرد را دستگیر کردند اما شنیده‌ام که با قرار کفالت بازداشت شده و به‌زودی بیرون می‌آید.

سمیرا و سمانه در تمام این سال‌ها پابه‌پای پدر کار کرده‌اند، درس را نیمه‌کاره رها کرده‌اند و حتی دیپلم ندارند. آنها در کارخانه محصولات را بسته‌بندی می‌کنند. در تمام این سال‌ها دختر کوچک‌تر، یعنی سمانه شاهد آزار خواهرش بوده، اما هرگز هیچ چیزی نگفته. دیگر جانم به لبم رسیده بود. حاج‌آقا که پرسید، دلم را به دریا زدم و همه چیز را تعریف کردم. حالا بابایم که برگردد، هر دوی ما را می‌کشد. ایمان و سمانه هر دو نقص جسمانی کوچکی دارند. چشم چپ سمانه کمبود بینایی و انحراف دارد و یکی از گوش‌های ایمان هم شکل نگرفته است. مادرشان می‌گوید: این دو را که حامله بودم، آن قدر توی شکمم مشت زد که بچه‌ها مشکل‌دار شدند. می‌خواست سمانه را توی بیمارستان بگذاریم و برویم. آن قدر گریه کردم که خانواده‌ای دلشان سوخت و هزینه بیمارستان را دادند و من بچه‌ام را گرفتم.

سمیرا دختر غمگینی است، اما شجاع به نظر می‌رسد. می‌گوید اوایل هر روز و حالا هر دو هفته یک بار مورد آزار پدر قرار می‌گرفته. آرام و شمرده حرف می‌زند و می‌گوید: اول که اصلاً زورم نمی‌رسید. هشت سالم بود و نمی‌فهمیدم داستان از چه قرار است. هی نگاهم می‌کرد و نام مادرم را می‌برد. دیگر یک بار گفت تو شبیه زنم هستی و من کمبودم را با تو جبران می‌کنم. می‌گفت اگر به کسی بگوییم، ما را می‌کشد. هر چند وقت یک بار سراغم می‌آمد. به‌جز مادرم، سه بار دیگر ازدواج کرد و هر سه مرتبه زن‌ها آن قدر کتک خوردند و شکنجه شدند که فرار کردند. من را جور دیگری می‌پایید. حق ارتباط با هیچ‌کس را نداشتم. توی کارخانه حتی دستشویی نمی‌رفتم. اگر دستشویی می‌رفتم، شب کتکم می‌زد که با چه کسی رفتی دستشویی. نه حرف می‌زدم، نه کاری داشتم. پولمان را می‌گرفت و خرج ماشینش می‌کرد. عشق ماشین بود. وقت‌هایی که من را مورد سوءاستفاده قرار می‌داد، فحش‌های رکیک می‌داد و من خفه می‌شدم.

سمیرا می‌گوید: من دوست داشتم ازدواج کنم، لباس عروسی بپوشم و خوشبخت باشم اما بابایم همه آرزوهایم را گرفته و حالا اگر آزاد شود بدون تردید خودم را آتش می‌زنم.

نام برادر دخترها، ایمان است. از ایمان می‌پرسم او در تمام این مدت کجا بوده است، می‌گوید: من دیگر نمی‌توانستم رفتارها و خشونت را تحمل کنم. من هیچ چیزی از ارتباط بین پدر و خواهرم نمی‌دانستم اما کتک می‌خوردم. ماه اولی که اینجا آمده بود، برایش در کارخانه کار کردم و گفتم پول و حقوقم مال خودم است و مثل دخترها پولم را به او نمی‌دهم، اما پدرم یک‌میلیون‌و نیم حقوقم را گرفت و من را بیرون کرد. حالا می‌فهمم من را بیرون کرده بود که هر بلایی دلش می‌خواهد، سرمان بیاورد.

سمیرا دختر بزرگ خانواده ۲۲ ساله است؛ صورتی سبزه‌رو دارد با چشمانی زیبا شبیه آهو. از هشت‌سالگی به بهانه این که صورتش شبیه مادر است، مورد آزار قرار گرفته است. در تمام این سال‌ها مادر کجا بوده؟ مادر وقتی عروس حامد می‌شود ۱۴ ساله بوده است؛ زنی از روستاهای مشهد که پدر و مادرش را از دست داده و فامیل زود شوهرش می‌دهند. سه فرزند به دنیا می‌آورد و ۱۷ سالگی پابرهنه از خانه مرد فرار می‌کند. ۲۰ سال دخترها و پسرش را نمی‌بیند. مرد تهدید می‌کند اگر سراغ بچه‌ها بیاید، او را آتش می‌زند. زن جای دیگری دوباره زندگی را امتحان می‌کند و حالا جایی دیگر همسر و فرزند و زندگی آرامی دارد. در تمام این مدت تنها با پسر کوچکش گاهی تلفنی حرف می‌زده و حالا بعد از ۲۰ سال این اولین دیدار آنهاست؛ دیداری تلخ و غمگین. دست‌های لرزان دخترش را توی دست فشار می‌دهد و می‌گوید: بددل بود و عصبی. در میان جمع آدم معقولی بود و همیشه به من می‌گفتند اگر مادر و پدر نداری، خدا شوهر خوبی نصیبت کرده است. هر روز می‌آمد و کابل را به جانم می‌کشید. بدنم را با پیچ‌گوشتی داغ می‌سوزاند. پیچ‌گوشتی داغ را…

صدایش را می‌برد و می‌گوید: رویم نمی‌شود بگویم چه کار با من می‌کرد. من از دار دنیا یک برادر داشتم که یک روز نزدیک عروسی‌اش آمد و به حامد التماس کرد بگذار نسرین برای عروسی‌ام بیاید و حامد قبول کرد. روز عروسی صدایم کرد و موهایم را از ته تراشید، ابروها و مژه‌هایم را کند و گفت: حالا بریم عروسی! من گفتم این طوری جایی نمی‌روم و گفت: خودت نخواستی، برادرت آمد و گله کرد، من می‌گویم تو حاضر نشدی، عروسی یک دانه برادرت بروی.

گریه امان زن را می‌برد… در میان هق‌هقش می‌گوید: توی مشهد یک اتاق اجاره کرده بود و جلوی در را رختخواب می‌چید و می‌گفت من روی این رختخواب مو گذاشته‌ام. اگر رختخواب به هم بخورد و این تار مو حرکت کند، معلوم می‌شود از خانه بیرون رفته‌ای و می‌کشمت. من تمام مدت نمی‌گذاشتم بچه‌ها به رختخواب نزدیک شوند تا مبادا آن مو جابه‌جا شود. شب که به خانه می‌آمد، در را هل می‌داد که رختخواب‌ها بریزند. بعد بچه‌ها را به باد کتک می‌گرفت که بچه‌ها اعتراف کنند من از خانه بیرون رفته‌ام. یک مدت هم در یک ساختمان کار می‌کرد. وادارم می‌کرد چادرم را بکشم روی سرم و از صبح که می‌رود سر کار روبه‌روی ساختمان روی پله بنشینم تا ببینید تکان نمی‌خورم. بعد شب‌ها کتکم می‌زد، هنوز جای سوختگی روی تنم مانده. من فرار کردم و نمی‌دانستم این بلا را سر بچه‌هایم می‌آورد.

به گفته ایمان، پدرش بعد از دستگیری چند بار از زندان تماس گرفته و مدعی شده حاج‌آقا (صاحب کارخانه) برایش پاپوش دوخته است. سازمان پزشکی قانونی آزارها را تأیید کرده است. خبرنگار «شرق» پس از اطمینان از صحت وقوع اتفاق، تماس‌هایی را با نمایندگان مجلس آغاز کرد و پیگیری‌ها برای جلوگیری از آزادی حامد، پدر این دو دختر آغاز شد. هنگام نگارش این گزارش، تماس‌های مکرر مادر دختران با «شرق» آغاز شد و اطلاع داد برادر حامد از مشهد به تهران عازم شده تا کفیل برادر شود و تعهد داده پدر کاری با دختران ندارد. به گفته مددکار اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی، امکان آزادی حامد در شرایط فعلی اصلاً وجود ندارد و ترس دختران ناشی از آزارهای روانی است که در سال‌های گذشته از پدر کشیده‌اند اما سمیرا در تماس‌های تلگرامی با خبرنگار از وحشت بی‌حد خود برای مواجهه با پدر می‌گوید و گفت حاضر نیست دیگر در آن خانه و کارخانه بماند. با مساعدت سازمان بهزیستی، دختران به یکی از خانه‌های امن منتقل شده‌اند و حالا آنها سرپناهی برای خودشان دارند.

در اینجا سوال مهم این است که تکلیف لایحه حمایت از کودکان و لایحه حمایت از زنان در برابر خشونت چه می‌شود؟ چه‌کسی پاسخ تألمات روحی این خانواده درهم‌شکسته را خواهد داد و این دختران و دختران شبیه به آنها، تا چه زمانی قربانی عدم هماهنگی‌ها خواهند شد؟

۱۳۹۸ فروردین ۴, یکشنبه

حاملگی در نوجوانی چه عوارضی برای نسل‌های بعد دارد؟

   «حاملگی در نوجوانی و کودکی عوارضی دارد که تا چند نسل از بین نخواهد رفت» این عنوان گزارشی از نشریه آتلانتیک است که درباره وضعیت کودکانی نوشته شده که مادرانشان در دوران نوجوانی باردار شده‌اند و زندگی سختی دارند. بر اساس گزارش آتلانتیک، کودکانی که مادرانشان در نوجوانی باردار شده‌اند، در مقایسه با کودکانی که والدین بالغ دارند، تولد‌های ناخواسته بیشتری دارند و با عدم توانایی‌هایی نظیر مهارت سوادآموزی و کنترل خویشتن مواجه هستند.

از طرفی بر اساس مطالعات انجام شده، این کودکان خود در معرض حاملگی در دوران نوجوانی‌اند. با وجود اینکه حاملگی در نوجوانی یک مساله ژنتیک نیست، اما ویژگی موروثی دارد. کودکانی که مادران نوجوان داشته‌اند وضعیت والدینشان را از جمله فقر و بی ثباتی‌های خانوادگی را به ارث می‌برند و به طور بالقوه احتمالا بروز حاملگی در نوجوانی برای آن‌ها بیشتر است.

اما خبر خوب این است که مادران دنیا در حال حاضر تمایل بیشتری به حاملگی در سنین بالاتر پیدا کرده‌اند و در آمریکا نرخ حاملگی در نوجوانی نسبت بین ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶ به یک‌سوم تقلیل پیدا کرده است.

خبر بد؟ تاثیر حاملگی در نوجوانی تا چند نسل بعد همچنان حس می‌شود. مطالعاتی که اخیرا در ژورنال PLOS One منتشر شده نشان می‌دهد داشتن مادربزرگی که اولین فرزند خود را در نوجوانی به دنیا آورده است، می‌تواند تعیین کننده این باشد که آیا یک کودک در مدرسه ضعیف‌تر خواهد بود یا خیر. حتی اگر این کودکان فرزند مادرانی باشند که در سنین بالاتر مادربزرگشان به دنیا آمده‌اند.

این کودکان در واقع ۳۹% بیشتر از سایرین احتمال قرار گیری در دهک‌های پایین رده بندی دانش‌آموزان را دارا هستند.

به گزارش رویداد۲۴ الیزابت وال ویلر استاد دانشگاه اسنفورد در دانشکده پزشکی در مطالعه بر روی ۱۱ هزار و ۳۰۰ کودک کانادایی بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ انجام داده آمادگی کودکان برای مدرسه، دانش عددی اولیه و توانایی ارتباط برقرارکردن این کودکان را مورد بررسی قرار داده است.

مطالعات نشان داده آمادگی برای مدرسه در میان کودکانی که مادر یا مادر بزرگشان در نوجوانی باردار نشده‌اند بیشتر از دیگر دانش‌آموزان است. در میان آن‌ها تنها یک چهارم در کودکستان آماده رفتن به مدرسه نبودند. در عین حال تقریبا نیمی از دانش آموزانی که مادر یا مادربزرگشان در کودکی باردار شده‌اند، آمادگی مدرسه رفتن را نداشتند.

اما آنچه حائز اهمیت است این است که ارتباط و نسبت بین آمادگی برای مدرسه رفتن و سن مادر شدن مادر بزرگشان، رابطه مستقیم بوده حتی اگر مادر خودشان در سنین نوجوانی مادر بزرگشان متولد نشده باشد.

از میان کودکانی که مادرانشان در نوجوانی باردار شده اند، ۴۱ درصد آماده مدرسه رفتن نبودند. این رقم برای کودکانی که تنها مادربزرگشان تجربه بارداری در نوجوانی را داشته، ۳۴ درصد بوده است.

به گزارش رویداد۲۴ وال ویلر این نتایج را به اثر ماندگار پدیده حاملگی در نوجوانی گره زده و گفته توانایی پذیرش سیستم آموزشی با مقوله بارداری در سنین پایین ارتباط مستقیم دارد.

به گفته وال ویلر، آنچه این تحقیقات واقعا نشان می‌دهد ارزش حمایت از مادران جوانی است که در نوجوانی باردار شده‌اند، بسیار زیاد است. این حمایت‌ها نه تنها زندگی خود آن‌ها را ارتقا می‌بخشد بلکه زندگی فرزندان و نوه‌هایشان را نیز بهبود خواهد بخشید.

وقتی عواطف کودکانه قربانی کسب سود می‌شود

در زندگی کودکان سلبریتی اینستاگرام فرصت های طلایی سنین کودکی که باید صرف بازی ، نشاط و سرگرمی های کودکانه شود، به سادگی به زمانی برای درآمدزایی والدین تبدیل شده است.به گزارش سلامت نیوز به نقل از فارس مشاهده دختران خردسال بزک کرده با لباس های شیک و پر زرق و برق و پسرانی با تیپ های لاکچری و بیان جملاتی که برای کاربران فضای مجازی جذابیت دارد و یا حاوی پیام تبلیغاتی برای یک برند خاص است

موجب می شود تا صاحب پیج، بازخوردهای زیادی را از سوی دنبال کنندگان دریافت کند و به اصطلاح شبکه های مجازی لایک شود که همین امر، موجب ذوق و شوق والدین می شود.
با مشاهده برخی پست های این چنینی به سادگی می توان دریافت که جملات بیان شده توسط این کودکان، مستلزم زمان و آموزش مدت دار است. فرصت های طلایی که باید صرف بازی و سرگرمی های کودکانه شود، به سادگی به زمانی برای سودجویی والدین تبدیل شده است.
در این میان، کودک قربانی، تنها کسی است که دلیل این نوع آموزش را متوجه نمی شود و طوطی وار از رفتار و جملات پدر و مادر پیروی می کند و چون توانایی تشخیص خوب و بد را ندارد و به صرف اینکه آرایش کردن، لباس های زیبا پوشیدن، ژست های زنانه و مردانه گرفتن و تقلید از دیالوگ های بزرگترها برایش لذت بخش است، همکاری خوبی را با والدین خود دارد.
والدین به حدی غرق لذت و شهرت توسط فرزندان خود می شوند که از صدمات وارد شده به کودکان و تاثیرات منفی در آینده و روند زندگی و درنهایت سرنوشت آن ها غافل می شوند تا جایی که این پدران و مادران گاهی از بستگان خود نیز درخواست انتشار فیلم و عکس های فرزند به ظاهر مشهور خود را دارند.
با افزایش انتشار تصاویر این کودکان که گاهی موجب لذت و هیجان زودگذر و حتی خنده می شوند، دنبال کنندگان این پیج ها افزایش می یابند و این امر زمینه را برای سودجویی برخی صاحبان مشاغل فراهم می کند.

با مشاهده تصاویر این کودکان در آتلیه های متفاوت، با لباس ها و آرایش های متنوع، کیف و کفش های با برند خاص، مدل های مختلف مو و عینک ها و کلاه های برند، شرکت های گوناگون جهت تبلیغات گسترده محصول خود توسط این کودکان به سراغ آن ها می آیند و اینجاست که فرزند، نان آور خانواده می شود.
والدینی که در ابتدا در اثر غلبه فرهنگ افراطی استفاده از شبکه های اجتماعی، کودک خود را در معرض دید عموم قرار می دادند این بار به فکر درآمدزایی از این مسیر می افتند و هر روز با صرف زمان و هزینه های قابل توجه، کودکان خود را مجبور به اعمال و رفتاری می کنند که هیچ سنخیتی با شرایط سنی و نیازهای روحی کودک ندارد و شاید تصور نمی کنند که به شهرت رساندن کودک شان و تبدیل او به یک سلبریتی در سنین کودکی ورود به حوزه حریم خصوصی کودک و وارد کردن او در مسیری است که ممکن است در آینده لطمه های روحی بسیاری برای فرزند دلبندشان در پی داشته باشد.
برخی از صاحب نظران این گونه بهره برداری از کودک با هدف درآمدزایی را با عنوان «کودکان کار مجازی» می نامند؛ عبارتی که نشان می دهد آسیب های این نوع سلبریتی سازی کودکان با هدف کسب درآمد چقدر جدی است.
دکتر علی صباغیان، کارشناس رسانه و امور فرهنگی در گفت و گو با خبرنگار فارس از البرز گفت: رسانه چاقوی دو لبه ای است که جنبه های مثبت و منفی بسیاری دارد. پیش از این نیز شاهد استفاده تبلیغاتی از کودکان در رسانه های دنیا بوده ایم اما با ظهور رسانه های اجتماعی و در دسترس بودن آن ها برای همگان، این پدیده فراگیرتر شده است.

وی با بیان اینکه خانواده، جامعه و دولت نقش مهمی را در ظهور پدیده مذکور ایفا می کنند، اظهار داشت: مهم ترین رکن این مسئله، خانواده های هستند که با انجام این اقدامات، ناخودآگاه فرصت کودک بودن و بچگی کردن را از فرزندانشان می گیرند که این امر، موجب بروز عقده های روانی در زندگی آینده کودک خواهد شد.
این کارشناس رسانه و امور فرهنگی با تاکید بر لزوم کشف استعدادهای کودکان و دادن حق انتخاب به آن ها، بیان کرد: چهره معصوم و جذاب این کودکان، موجب مقبولیت در جامعه و استقبال بیشتر افراد از پست های موجود در صفحه اینستاگرام آن‌ها می شود از این رو والدین از فرزند خود به عنوان ابزاری برای جاه طلبی خود استفاده کرده و با فرصت سوزی کودک، او را قربانی تصمیم های نادرست خود می کنند.
وی افزود: هر انسانی علایقی دارد و حق انتخاب سرنوشت خودش را دارد و دوره کودکی دوره کشف این استعدادهاست اما شاهد هستیم که در پدیده کودکان کار مجازی والدین به زور کودک را در مسیر شهرت قرار می دهند، به زور او را وارد فضای بازیگری می‌کنند و یا برای کسب درآمد کودک را در مسیر مادلینگ لباس قرار می‌دهند در حالی که کودکان بسیاری بعد از شکل گیری شخصیتشان از شهرت گریزانند و دوست ندارند چهره باشند و رسانه ها روی جزئیات زندگی شان متمرکز شوند.

صباغیان به نقش مهم جامعه در بروز پدیده کودکان کار مجازی اشاره کرد و گفت: اتفاقاتی که امروزه در جامعه در حال وقوع است، به نوعی سقوط ارزش های انسانی را در پی دارد. اکنون، لباس و کیف و کفش برند و حتی شخصی سازی برندی که عده ای به دنبال آن هستند، به نوعی مقبولیت افراد جامعه را در بر دارد که این موضوع از ویژگی های اصیل انسانی نیست و افراد را به ورطه سقوط می کشاند.
وی با بیان اینکه با حمایت از مشاغل کاذب، جامعه رو به سقوط می رود، مطرح کرد: عده ای به ظاهر منتقد این گونه رفتار هستند اما با دنبال کردن صفحات اینستاگرامی مذکور، موجب تقویت پدیده کودکان کار رسانه ای و به نوعی پرورش سلبریتی های کوچک در فضای مجازی می شوند.
این کارشناس رسانه و امور فرهنگی، دولت را بخش سوم دخیل در موضوع پدیده کودکان کار رسانه ای دانست و عنوان کرد: متاسفانه دولت با وجود امکاناتی که در اختیار دارد، الگوسازی و اقدامات فرهنگی شایسته ای در این زمینه انجام نداده است و حتی دولت و رسانه های وابسته به آن نیز به جای فرهنگ سازی به فرهنگ سوزی روی آورده اند.
این فعال رسانه ای آگاه سازی والدین از طریق آموزش و پرورش، مراکز نظام آموزشی و فرهنگی و رسانه ملی را امری ضروری دانست و افزود: پیشنهاد بنده به کارفرمایانی که قصد تبلیغ کسب و کار خود را دارند این است که به جای کودکان، کار تبلیغ را به افراد متخصص در زمینه مربوطه بسپارند و درصورت بهره گیری از کودکان، از آن ها به صورت مطلوب استفاده کنند.

دکتر داوود اسماعیلی، روانشناس و مدرس دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار فارس از البرز در این رابطه گفت: اخیرا شاهد استفاده ابزاری از کودکان در فضای اینستاگرام هستیم که اگر از سادگی، صداقت و پاکی کودک به عنوان ابزارهایی برای کسب درآمد استفاده شود، می تواند یک ظلم و بی انصافی در حق دنیای کودکی باشد و در علوم رفتاری و روانشناسی به عنوان کودک آزاری از این رفتار یاد می شود.
این روانشناس افزود: شخصیت هر کودک تا سن هفت سالگی شکل می گیرد بنابراین انجام این اقدام ناپسند در فرایند رشد شخصیت او تاثیر بسزایی دارد و روند پیشرفت و تعالی کودک را دچار اختلال می کند.

وی تاکید کرد: اسکلت روانی یا روان سازه کودک در دوره سنی کمتر از 7 سال تشکیل می شود و به موجب اجبار کودکان برای تبلیغات،کودک در آینده احساس استرس، طردشدگی و ناامنی می‌کند.
این مدرس دانشگاه با بیان این که افراد جامعه با دنبال و تائید کردن صفحات مجازی مذکور، به اشاعه این رفتار ناصحیح کمک می کنند، اظهار داشت: این گونه والدین کودک را به سوی یک بیماری تحت عنوان اختلال شخصیت نمایشی سوق می دهند. افرادی که به توجه، تایید و تمجید و دیده شدن نیاز دارند، به اختلال شخصیت نمایشی مبتلا هستند که از طرد شدن و محرومیت می ترسند.
اسماعیلی افزود: در صورتی که افراد از زندگی خود رضایت کافی نداشته باشند، برای تایید شدن توسط دیگران دست به هرکاری می زنند و کمبودها، خواسته ها و امیال برآورده نشده خود را در فرزندانشان جست و جو می کنند و از کودک انتظار برآورده کردن این خواسته ها را دارند.
آرش بارانی، کارشناس حقوق رسانه و فضای مجازی در گفت و گو با خبرنگار فارس از البرز گفت: در قوانین کشور ما، پدیده استفاده تبلیغاتی از کودکان در فضای مجازی مستقیماً جرم انگاری نشده است اما با توجه به نقض حریم خصوصی فرزندان و آسیب های روانی این اقدامات، می توان با استفاده از تعریف سازمان بهداشت جهانی، این موضوع را کودک آزاری دانست زیرا در جریان این امر سلامت روانی و حتی جسمانی کودک تهدید می شود.
این کارشناس حقوق رسانه و فضای سایبری عنوان کرد: کودکانی که توسط والدین خود وارد چنین فضایی می شوند، از واقعیت زندگی کودکانه دور شده و در پی آن، مشکلات روانی و جامعه گریزی در کودک نمایان می شود.
بارانی اظهار کرد: براساس بند ۱۶ پیمان نامه جهانی حقوق کودک، کودکان حق برخورداری از حریم خصوصی را دارند و باید با نقض کننده آن برخورد قانونی شود.

وی افزود: به طور مثال در برخی کشورها کودک به محض رسیدن به سن ۱۸ سالگی می تواند از والدین خود بابت انتشار تصاویر شخصی و نقض حریم خصوصی شکایت کند و به موجب این شکایت، والدین جریمه می شوند. طبق بند ۱۹ پیمان نامه حقوق کودک، جلوگیری از چنین سوءاستفاده هایی بر عهده دولت است.
این کارشناس حقوق رسانه و فضای سایبری خاطرنشان کرد: درصورتی که والدین جهت افزایش فالوئر یا تبلیغات، حریم خصوصی کودک را به گونه ای نمایش دهند که عفت و اخلاق عمومی را خدشه دار کند، طبق ماده ۶۴۰ قانون مجازات اسلامی به سه ماه تا یک سال حبس محکوم می شوند.
با مطالعه نظرات درج شده زیر پست های این کودکان کار مجازی، تعریف و تمجیدها موجب ترغیب والدین به این امر می شود اما الفاظ رکیک برخی کاربران، موجب سرافکندگی کودک در جامعه و محیط های آموزشی شده و ضربه های جبران ناپذیری را به او وارد می کند.
اکنون زمان آن رسیده تا با افزایش آگاهی والدین نسبت به عواقب اجبار کودکان به تبلیغات در فضای مجازی و تبدیل شدن او به مادلینگ، از انتشار چنین تصاویری در فضای مجازی جلوگیری شود تا کودک نیز به جای تبدیل شدن به منبع درآمد، سنین طلایی خود را صرف شنیدن صدای دلنشین لالایی مادر و بازی های رشد دهنده کودکانه کند.

نموداری نقض حقوق کودک و نوجوان در اسفند ماه ۹۷

ازدواج کودکان :۷ مورد

مطهره ناظری وکیل پایه یک دادگستری با اشاره به اینکه در حال حاضر آمارهای زیادی از ازدواج کودکان زیر ۱۳ سال داریم، ادامه داد: زیان های این قانون باعث شد در فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی، طرحی را برای اصلاح ماده ۱۰۴۱ پیشنهاد بدهند که براساس این طرح ازدواج کودکان زیر ۱۳ و ۱۵ سال به صورت مطلق ممنوع شود. به این معنی که سن ازدواج برای دختران از ۱۳ به ۱۵ سال و برای پسران از ۱۵ به ۱۸ سال افزایش پیدا کند.    ایرنا،


مونیکا نادی، وکیل دادگستری و فعال حوزه کودک با اشاره به ماده 1041 قانون مدنی می‌افزاید: در این ماده ازدواج دختران بالای 13 سال و پسران بالای 16 سال به‌طور مطلق آزاد و زیر این سنین با اذن ولی و مصلحت قانون امکان‌پذیر است. این در حالی است که قضات در این خصوص هیچ الزامی ندارند و بر حسب سلیقه شخصی می‌توانند رأی دهند که ازدواج اتفاق بیفتد یا نیفتد از طرفی بسیاری از این قبیل ازدواج‌ها ثبت نمی‌شوند و با فرزندآوری و نبود شناسنامه بسیاری آسیب‌ها رقم زده می‌شود (ایران )


اشرف گرامی‌زادگان، مشاور حقوقی و پارلمانی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در گفت‌و‌گو با ایکنا در پاسخ به این سؤال که چند درصد ازدواج‌های دختران زیر ۱۳ سال با مردانی با سن بالا با اهداف تصفیه حساب‌های مالی و یا به دلیل مقروض بودن پدر دختر صورت می‌گیرد؟ گفت: تاکنون تحقیقی در این خصوص صورت نگرفته تا مشخص شود چه تعداد از دختران زیر ۱۳ سال به دلیل مسائل اقتصادی پدر خانواده وادار به ازدواج می‌شوند. اما بی‌شک چنین دلیلی برای این ازدواج‌ها وجود‌ دارد.


معصومه ابتکارمعاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری با بیان اینکه بر اساس آمار رسمی ازدواج دختران زیر ۱۳ سال در کشور، بیش از ۳۰ هزار نفر اعلام شده است، خاطرنشان کرد: وزارت بهداشت و درمان، افراد زیر ۱۳ سال را کودک می داند و این مهم باید در ازدواج دختران بسیار مورد توجه قرار بگیرد.برنا

طبق سرشماری سال 95 از 10 میلیون و 930 هزار دختر زیر 18 سال که چهار میلیون و 381 هزار نفر آنها بین سنین 10 تا 18 سال هستند، 230 دختر بچه متولد 83، 84 و 85 تا نیمه نخست بهمن‌ماه امسال تنها در شهرستان همدان ازدواج کرده‌‎اند ایسنا


آذر صدیقی جامعه شناس؛ بر اساس قانون مصوب در سال ۱۳۲۲ و مصوباتی از سال های ۱۳۵۰ به بعد، مبنی بر اینکه آموزش و پرورش عمومی، اجباری و رایگان است، تلاش های زیادی برای افزایش ورود کودکان به مدرسه انجام شده است، اما روند ترک تحصیل کمتر نشد. وی با استناد به آمار استانی درج شده در این مورد ادامه داد: در سال گذشته تعداد دختران بازمانده از تحصیل به علت ازدواج ۶۰۰ نفر بود که ۲۳ دانش آموز از این رقم را کودکان مقطع ابتدایی تشکیل می دادند و امسال این رقم افزایش یافته است . ایرنا

مشاور امور بانوان اداره کل آموزش و پرورش گلستان گفت: بر اساس اعلام ثبت احوال در سال 96، 914 کودک همسری دختران سنین 10 تا 14 سال در استان داشتیم. به گزارش ایسنا، ناعمه‌سادات بنی‌کمالی در نشست خبری افزود: 29 هزار دانش آموز ترک تحصیل کرده و بازمانده از تحصیل در استان داریم که 12 هزار و 826 نفر آنها ترک تحصیل کردند. وی با اشاره به اینکه 6294 نفر افراد ترک تحصیل کرده دختر هستند،

اعتیاد کودکان :۵ مورد


فیاضی دیگر مرد این قصه است که به گفته خودش از هشت سالگی شیشه مصرف کرده و بدتر آنکه مادرش از ترس اینکه پدر متوجه نشود، او را معتاد کرده اما کمی بعدتر پدر متوجه شده و بعد از یک سال هم فوت می‌کند.. ایسنا


زن 39 ساله ای که مدعی بود مرد 47 ساله‌ای، دختر 17 ساله اش را اغفال کرده و به بهانه تهیه مواد مخدر از او سوءاستفاده می کند . رکنا


محمد علی اسدی (دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان تهران) در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا در پاسخ به این سوال که رییس پلیس تهران بزرگ از جمع‌آوری چندین کودک معتاد زیر ۱۸ سال خبر داده که بلاتکلیف هستند، اقدامات شما برای این کودکان چیست، گفت: براساس پروتکل‌های درمان اعتیاد در همه نقاط دنیا افراد زیر ۱۸ سال باید از طریق وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پروسه درمان آنها طی شود. حتی اگر این کودکان معتاد باشند باید در پروسه درمان قرار بگیرند.


حمید صرامی روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی ایرنا، 15 سالگی را سن بحرانی دانست و افزود: مصرف «گل» در صدر مواد مصرفی نوجوانان قرار دارد و بعد از آن تریاک، قرص های روانگردان و ریتالین بیشترین مصرف را در بین نوجوانان دارد.

گزارش ایسنا، علیرضا حمیدی‌فر در پنجمین کنگره ملی روانشناسی با بیان اینکه دنیای امروز دنیای شیشه‌ای است، گفت:جرم و آسیب‌ها در حوزه فضای مجازی نسبت به فضای واقعی بیشتر است چرا که در دسترس‌تر هستند.وی با بیان اینکه امروز دختران نوجوان سیر صعودی رفتار سیگار کشیدن را از همسالان پسر ربوده‌اند .

اعدام کودکان :۱مورد

سازمان عفو بین‌الملل با انتشار اطلاعیه‌ای از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است اجرای حکم اعدام سه مرد جوان را که در زمان وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشته‌اند، فورا متوقف کنند.بر اساس این اطلاعیه، محمد کلهر در زندان بروجرد استان لرستان، برزان نصرالله‌زاده در زندان رجایی‌شهر استان البرز و شایان سعیدپور در زندان سنندج استان کردستان در معرض خطر قریب‌الوقوع اعدام قرار دارند. رادیو زمانه

۱۳۹۸ فروردین ۳, شنبه

بلاتکلیفی ۴ عضو بازداشت شده یک خانواده در زندان های شیبان و سپیدار اهواز

خبرگزاری هرانا – حطاب ظاهری ساری و فرزندش امین از آبان ماه سال گذشته در پی احضار به دادگاه انقلاب اهواز بازداشت و  به زندان شیبان منتقل شدند. یک روز بعد آمنه ظاهری ساری دیگر فرزند این خانواده در منزل پدری بازداشت و به زندان سپیدار منتقل شد. در اسفندماه نیز علی ظاهری ساری بازداشت و به زندان شیبان منتقل شد.  اعضای این خانواده  در حالی در بلاتکلیفی و بدون تفهیم اتهام در بازداشت به سر می‌برند که پدر خانواده نیاز فوری به رسیدگی پزشکی دارد.

۱۳۹۸ فروردین ۲, جمعه

رتبه بندی شادترین کشورها جهان در سال 2019

بر اساس شاخص‌های بین‌المللی، مردم ایران در ردیف صد و هفدهم «شادترین_مردمان_جهان» قرار گرفتند.
ایران در سال دوهزاروهجده، یازده پله در جدول «شادترین مردمان جهان» سقوط کرده است اما در سال دوهزاروهفده، دو پله در این جدول صعود کرده بود.
این رتبه‌بندی بر اساس شاخص‌های «تولید ناخالص ملی»، «امید به زندگی»، «آزادی»، «سخاوت»، «حمایت اجتماعی» و «فساد در دولت‌ها و شرکت‌ها» تهیه شده است.
فنلاند، دانمارک و نروژ، به ترتیب رتبه‌های اول تا سوم «شادترین مردمان جهان» را کسب کرده‌اند.
ایران نیز پس از کشورهای اسرائیل، امارات، عربستان، قطر، ترکیه، لبنان و فلسطین، در رتبه‌ی صدوهفده جهانی قرار گرفته است.

۱۳۹۸ فروردین ۱, پنجشنبه

۶ توصیه امنیتی درباره کودکان

گزارش‌های گم‌شدن بچه‌ها در پیک‌نیک‌های خانوادگی کم نیست. بیشتر آنهایی که الان در سن و سال جوانی هستند حتی خودشان هم به یاد دارند که حداقل یک بار جایی «جا» مانده اند یا خانواده‌شان فراموش
کرده است که دنبالشان بیاید. از این بدتر، بچه‌های بسیاری هستند که از گردهمایی‌های خانوادگی خاطره خوشی ندارند؛ نه تنها به خاطر اینکه این گردهمایی‌ها می‌توانند حوصله‌سربر و خسته‌کننده باشد بلکه به خاطر اینکه می‌توانند مکان مناسبی برای سوءاستفاده از تنهایی بچه‌ها باشد.
در مورد گم‌شدن یا جا گذاشتن بچه‌ها چیزی بیشتر از تکرار اینکه «حواستان باشد بچه‌ها را جا نگذارید» وجود ندارد! هر چند برخی پدر و مادرها دوست دارند در جاهای شلوغ از جلیقه‌هایی که طناب بلند آنها در دست والدین است استفاده کنند تا حرکت بچه‌ها در فضای باز و شلوغ را محدود کند اما این شیوه آنقدرها محبوب و مرسوم نیست و هنوز بچه‌های زیادی سالانه در بازارها، پارک‌ها، جنگل‌ها و تفرجگاه‌های دیگر گم می‌شوند. چه پیدا کردنشان چند ساعت طول بکشد، چه چند ماه و در موارد بسیار غم‌انگیز، وقتی بچه‌ها هیچ وقت پیدا نمی‌شوند بار مسئولیت حادثه هرگز از روی دوش اعضای خانواده سبک نمی‌شود و این جدا از آسیبی است که بچه‌ها در نتیجه حادثه با آن روبه‌رو می‌شوند.
واقعیت این است که نمی‌شود راهی برای گم‌نشدن بچه‌ها پیدا کرد اما می‌توان لااقل این توصیه‌ها را به کار بست؛ مخصوصاً در این روزها که بازار دید و بازدید و سفر رفتن داغ است:
۱. به بچه‌ها حداقل یک شماره تلفن یاد بدهید یا اگر کوچک‌تر از آن هستند که بتوانند شماره‌ای را حفظ کنند، شماره و آدرس را در جیب لباسشان بگذارید.
۲. به بچه‌ها یاد بدهید که از خانواده به قدری دور نشوند که اعضای خانواده نتوانند آنها را ببیند.
۳. مراقب پرچین‌ها، درختان بزرگ و جاهایی باشید که بچه‌ها یا غریبه‌ها می‌توانند از آن به عنوان مخفیگاه استفاده کنند.
۴. به بچه‌ها یاد بدهید با غریبه‌ها صحبت نکنند، از غریبه‌ها خوراکی نگیرند و با بچه‌هایی که بزرگ‌تر از خودشان هستند بازی‌های تنهایی نکنند.
۵. بچه‌ها را برای تنبیه از خودتان دور نکنید و به آنها نگویید که دیگر پدر یا مادر آنها نیستید.
۶. اگر می‌خواهید از کودکتان در برابر لمس‌شدن ناخواسته یا هر نوع تماس دیگری که ممکن است باعث آزار او شود حفاظت کنید، به یاد داشته باشید که هرگز به بچه‌ها نگویید «قبل از خداحافظی خاله و عمو را ببوس». وقتی شما از کودکتان می‌خواهید کاری انجام دهد و به او دستور می‌دهید که مثلاً «اسباب‌بازی‌هایت را جمع کن»، او می‌داند پیروی‌نکردن از این دستور، پیامدی منفی برایش خواهد داشت. در اصل، شما به کودکتان می‌گویید بدون توجه به احساسی که دارد، هرچه شما می‌گویید، باید انجام دهد. بنابراین وقتی از او می‌خواهید کسی را بغل کند یا ببوسد، دارید به او می‌گوئید در صورت انجام ندادنش، عواقب بدی در انتظارش است. این کار شما مانند این است که به او بگویید: «برایم مهم نیست با انجام این کار احساس راحتی می‌کنی یا نه، در هر صورت نسبت به آن علاقه نشان بده.» وقتی کودکی احساس اجبار به علاقه نشان‌دادن می‌کند، پیغامی که به او منتقل می‌شود این است که بدن او تحت کنترل خودش نیست.
کودکانی که فکر می‌کنند لازم است حتماً از درخواست‌های بزرگسالان اطاعت کنند احتمال سوءاستفاده جنسی از آنان بیشتر است. وقتی کودک‌آزار از کودک درخواست کاری کند که با انجام آن راحت نیست، ممکن است کودک فقط به خاطر اینکه خودش را ملزم به اطاعت از آن می‌داند، انجامش دهد اما اگر به کودک آموزش داده شود که «بدن تو متعلق به توست و تو می‌توانی به کارهایی که نمی‌خواهی انجام دهی، نه بگویی»، راحت‌تر می‌تواند به درخواست‌هایی که نمی‌خواهد انجام دهد، «نه» بگوید.
هنگامی که به کودکتان می‌آموزید او در اینکه «می‌خواهد کسی قلقلکش بدهد یا خیر»، «می‌خواهد روی پای کسی بنشیند یا خیر» و … حق انتخاب می‌دهید، او متوجه می‌شود که می‌تواند چنین تصمیماتی را بر حسب سطح راحتی خودش بگیرد. یک قانون خانوادگی وضع کنید مبنی بر اینکه: «هیچکس در صورتی که دوست نداری نباید با تو تماس فیزیکی برقرار کند، حتی نزدیکان و خویشاوندان».
این مسئله را برای کودکتان روشن کنید که مجبور نیست برای خشنود کردن دیگران به آنها محبت جسمانی نشان دهد. اینکه فردی سعی دارد با ایجاد احساس گناه در کودک او را مجبور به بغل‌کردن در هنگام خداحافظی کند، به این معنا نیست که کودک ملزم به انجام این کار است. پس اگر مثلاً دیدید که مادربزرگ می‌گوید «امروز به تو یک هدیه دادم پس حالا مرا ببوس تا بدانم چقدر هدیه‌ات را دوست داشتی!» یا عمو می‌گوید «به تو اجازه نمی‌دهم شیرینی بخوری مگر اینکه قبلش بغلم کنی»، فوراً دخالت کنید و به کودک یادآوری کنید هیچ اجباری به انجام این کارها ندارد.
علاوه بر یادآوری «تعلق بدن» به کودکتان، به او «مسئولیت داشتن نسبت به بدن» را هم آموزش دهید. این پیامی بسیار مهم برای کودکان است که باید در طول زندگی خود به یاد داشته باشند. زمانی که کودک شما تلاش دیگران برای برقرارکردن تماس فیزیکی از طریق ایجاد احساس گناه را رد می‌کند، برای مقاومت در مقابل پیشروی‌های جنسی در آینده نیز بهتر آماده می‌شود.
بسیاری از والدین نگرانند که بغل‌نکردن دیگران توسط بچه‌ها، نشانه بی‌ادبی باشد یا دیگران کودک را قضاوت کنند و در موردش حرف بزنند. برای همین برای تشویق‌کردن بچه‌ها به برقراری تماس فیزیکی با دیگران مثلاً می‌گویند «خاله فقط یه بار توی سال به دیدنمون میاد. حداقل موقع خداحافظی بغلش کن». این دستور در حالی صادر می‌شود که کاملاً طبیعی است وقتی شما کسی را کمتر می‌بینید کودکتان تماس فیزکی کمتری با او برقرار می‌کند. به جای اینکه بچه را مجبور به کاری کنید، مثلاً بگویید: «دوست داری عمو را قبل از رفتن بغل کنی؟» اگر کودکتان این درخواست را رد کرد، مجبورش نکنید.
همیشه می‌شود به جای ترغیب‌کردن بچه‌ها به بغل‌کردن دیگران، راه‌حل‌های دیگری پیشنهاد کرد. مثلاً می‌توانید بپرسید «دوست داری به جای بغل‌کردنش بزنی قدش؟» اما باز هم به یاد داشته باشد که کودک شما می‌تواند این پیشنهاد را هم رد کند و مطمئن باشد که تنبیهی در انتظارش نخواهد بود.
اگر کسی به بچه بگوید «بیا بغلم» و کودکتان نشان دهد که علاقه‌ای به در آغوش گرفته شدن ندارد، اینجا جایی است که باید دخالت کنید. مثلاً بگویید «ترجیح میدی بغلش کنی یا براش دست تکون بدی و خداحافظی کنی؟» ممکن است نیاز باشد به دوستان، اعضای خانواده و دیگر میهمانانتان هم یادآوری کنید که کودکتان را مجبور نکنند محبتش را با درآغوش گرفتن یا اجازه تماس فیزیکی ابراز کند.

۱۳۹۷ اسفند ۲۷, دوشنبه

کودک مجرمان


اعدام کودکان
این مساله اصلا در ایران وجود نداشت بلکه این مسله رو  جمهوری اسلامی به وجود آورد. به خاطر اینکه در قانون مدنی ایران و قانون مدنی‌ای که در زمان رضا شاه و در سال‌های بین ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۰ به تصویب رسید- اصولا سن بلوغ ۱۸ سال بود. بعدا در قانون ازدواج آمدند یک استثنایی گذاشتند برای ازدواج؛ گفتند ازدواج دختر ۱۵ سال و ازدواج پسر ۱۸ سال و حتی گفتند که اگر دادگاه تشخیص بدهد (به‌خصوص در جاهای دور افتاده و نقاطی که در آنها مردم به هر صورت عادت نکرده بودند یک دختری را که فکر می‌کردند بالغ است، به زنی نگیرند) یک دختر در ۱۳ سالگی هم می‌تواند ازدواج کند. اما سن بلوغ ۱۸ سال در نظر گرفته شده بود و بنابراین مسئولیت کیفری برای فرد در ۱۸ سالگی ایجاد می‌شد.» 

در سال ۲۰۱۸: شماری زیادی از کشورهای جهان به سوی لغو مجازات اعدام گام برمی‌دارند.ولی متاسفانه در اولین ماه این سال ایران سه نفر به دلیل جرمی که در زمان ارتکاب آن کمتر از ۱۸ سال داشتند و کودک محسوب می‌شدند، و با رسیدن یا گذر از ۱۸ سالگی اعدام شدند :امیرحسین پورجعفر به جرم قتل و تجاوز در ۱۶ سالگی، علی کاظمی به جرم قتل در ۱۵ سالگی و محبوبه مفیدی به جرم قتل همسر در ۱۷ سالگی.
ماده ۳۷ کنوانسیون بین‌المللی حقوق کودک صدور حکم و اجرای حکم اعدام، سلب حیات و حبس ابد غیرقابل بخشش را برای کودکان - تمامی افراد زیر ۱۸ سال - ممنوع کرده است. دستگاه قضایی ایران علی‌رغم ملزم بودن این کشور به رعایت این ماده، سن قانونی ۱۸ سال را به عنوان سن پایان دوره کودکی و نوجوانی به رسمیت نمی‌شناسد. 
بعد از انقلاب و امدن  جمهوری اسلامی در قانون مدنی سن بلوغ را  9 سال قمری برای دختر، یعنی رفتند در کتاب‌های فقهی هزار سال پیش و رسیدند به ۹ سال قمری برای دختر و ۱۵ سال قمری برای پسر. یعنی یک دختر هشت سال و هشت ماهه شد بالغ. یعنی چنین دختری مسئولیت کیفری دارد و می‌شود برای او مثل یک آدم بزرگسال مجازات تعیین کرد و حتی به اعدام محکومش کرد. خب، سال‌ها طول کشید تا بالاخره این را کردند ۱۳ سال برای دختر و ۱۵ سال برای پسر و آن هم البته فقط در ارتباط با ازدواج. یعنی تازه برگشت به قانون زمان رضا شاه اما همین را هم تعمیم به دیگر مسائل ندادند و این موضوع همین‌طور به صورت لاینحل مانده است.»
ایران یکی از امضاء کنندگان کنوانسیون جهانی حقوق کودک که در آن اعدام کودکان زیر 18 سال منع شده است با این وجود جمهوری اسلامی ایران یکی از کم کشورهای است که در سالهای اخیر کودک مجرمان را اعدام میکند.
جمهوری اسلامی وقتی به کنواسیون حقوق کودک در سالهای 94 میلادی پیوست یک تبصره اضافه کرد که مگر در مواردی که این کنواسیون در تضاد است با قئانین اسلامی و از انجایی که در در قانون مجازات اسلامی سن مسئولیت کیفری 9 سال قمری برای دختر و 15 سال قمری برای پسران در نظر گرفتته شده است و به همین دلیل است که جمهوری اسلامی میگوید این غیر قانونی نیست در حالی که در قانون بین المللی خیلی مشخص نوشته شده است نه تنها در کنوانسیون حقوق کودک بلکه در کنوانسیون حقوق سیاسی و مدنی که ایران سالها قبل به آن پیوست به صراحت آمده که سن مسئولیت کیفری 18 سال است و اعدام و حتی حبس ابد را برای کودک مجرمان ممنوع کرده.
جامعه جهانی عکس العمل هایی داشته است در دهه اول سالهای 2000 این عکس العمل ها شدیتر بود و این منجر به تغییراتی در قانون مجازات اسلامی شد که متاسفانه این کمکی به پایین آوردن اعدام کودک مجرمان نکرد و حقوق بشر توجهی که میبایست بگیرد از جامعه جهانی و به خصوص اروپا نگرفت ولی به نظر میاد که مسئله اعدام کودک مجرمان از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.
جمهوری اسلامی تازگی نداشته است که از اعدام به عنوان ابزاری برای رعب و وحشت استفاده می کند نه برای مبارزه با جرم و نه برای اجرا کردن احکام اسلامی اگر مصلحت نظام در کار نباشد میتوانیم تمام احکام اسلام را زیر پا بگذارند زیرا مصلحت نظام مهم تر از هر چیزی است به همین دلیل است که اگر با بالا بردن هزینه سیاسی اعدام کودک مجرمان و هر نوع اعدام دیگری به صلاح نظام نباشد و میتوانیم شاهد بهبود های بیشتری باشیم 

یک کولبر در اثر سرمازدگی در منطقه مرزی سردشت جان باخت

خبرگزاری هرانا – یک کولبر اهل روستای دیزج مرگور از توابع ارومیه، روز یکشنبه در مناطق مرزی شهرستان سردشت بر اثر سرمای شدید جان خود را از دست داد.

۱۳۹۷ اسفند ۲۵, شنبه

آرشام رضایی،به حبس محکوم شد.


خبرگزاری هرانا – آرشام رضایی، شهروند بازداشتی در زندان اوین به ۸ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم روز جاری در پی احضار به دادگاه به وی ابلاغ شده است، در صورت اجرایی شدن ماده تجمیع احکام میزان حبس قابل اجرای این زندانی کاهش خواهد یافت. آقای رضایی در تاریخ ۱۷ دی ماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از حدود دو هفته بی خبری به قرنطینه زندان اوین منتقل شده بود.

تداوم بازداشت همایون بهمنی در بازداشتگاه اطلاعات سنندج

خبرگزاری هرانا – همایون بهمنی، شهروند اهل سنندج، علیرغم گذشت سه ماه و نیم کماکان در بازداشت و در سلول انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر به سر می برد. پرونده وی در شعبه دوم بازپرسی سنندج در حال بررسی است و گفته می شود خانواده این شهروند تاکنون ملاقاتی با وی نداشته اند.

۱۳۹۷ اسفند ۲۳, پنجشنبه

قصاص نفس یک قاتل در جهرم

حکم قصاص نفس یک قاتل بعد از گذشت 12 سال از ارتکاب جرم، بامداد پنجشنبه 23 اسفند در جهرم اجرا شد.
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان جهرم در این خصوص گفت: قاتلي كه سال ٨٥ مرتکب قتل نفس شده بود، براساس حکم دادگاه کیفری یک استان فارس و بعد از تایید دیوان عالی و استیذان ریاست محترم قوه قضائیه، اعدام شد.

عباس روستا گفت: محكوم به قتل جلال‌الدين مصلي نژاد، اهل و ساكن جهرم بود كه به اتهام آدم ربايي و قتل مرحوم محمد نبي خواجه پور در شعبه سوم دادگاه كيفري يك استان فارس محاكمه و به  قصاص نفس به لحاظ قتل عمد و ١٥ سال حبس به لحاظ آدم ربايي محكوم شد.
روستا ادامه داد: رأي صادره پس از تأييد در شعبه ٤ ديوان عالي كشور و استيذان رياست معظم قوه قضائيه و بي نتيجه ماندن تلاش شوراي حل اختلاف برای اخذ رضايت اولياء دم، صبح امروز با حضور جمع كثيري از مردم در شهرستان جهرم  اجرا شد.

دانشجوی ایرانی دانشگاه اوکراین به ۱۰ سال حبس محکوم شد؛ گزارشی از وضعیت مسعود کیانی در اوین

خبرگزاری هرانا – مسعود کیانی، زندانی محبوس در زندان اوین، به ۱۰ سال حبس محکوم شده است. وی که دانشجوی دانشگاهی در اوکراین بود پس از سفر به ایران در فرودگاه امام خمینی بازداشت و به همکاری با دولت متخاصم متهم شده بود.

۱۳۹۷ اسفند ۲۲, چهارشنبه

زینب کوچولو" مشق زندگی را با "پاهایش" می‌نویسد

 کم نیستند کودکانی از جنس فرشته و معصومیت که علیرغم ناتوانایی‌های جسمی و حرکتی و حتی مضیقه‌های مالی دست از تلاش و تحصیل برنمی‌دارند و هر روز با تلاشی ستودنی الفبای زندگی را یاد می‌گیرند. اراده‌هایی که هیچ مانعی‌ حتی نداشتن دستانی کارساز و گره‌گشا هم نمی‌تواند سد راه پیشرفت‌شان شود.
آنها با وجود کودکی و کوچکی، همتی بزرگ و سترک دارند که تمام سختی‌های زندگی را هموار می‌کند و محکم و استوار و با نیروی باورنکردنی اراده با "امید" پیش می‌روند.
"زینب سبزی دیلمی" دانش آموز پایه دوم دبستان فروغ روستای سنجر دزفول یکی از همین فرشته‌های زمینی است که اگرچه از نعمت هر دو دست محروم است اما دختری با پاهای تواناست.
زینب برای آموختن، هر روز صبح راهی مدرسه می‌شود و سطرهای دفتر مشق به میزبانی پاهایش می‌آیند تا دخترک با انگشتان پاهای کوچکش حروف و کلمات را در میان سپیدی کاغذ به رشته تحریر درآورد؛ نقاشی بکشد، شعر بخواند و پای تخته برود و بنویسد آسمان آبی است...
عبدالمحمد جرجانی (مدیر آموزش و پرورش دزفول) درباره این دانش‌آموز معلول به خبرنگار ایلنا گفت: این دانش‌آموز در یکی از مناطق کمتر توسعه یافته و محروم شهرستان دزفول مشغول به تحصیل است.
معاون مدیرکل آموزش و پرورش خوزستان ادامه داد: او از طریق اولیای مدرسه به آموزش و پرورش شهرستان معرفی شد که به طور مادرزادی از هر دو دست با معلولیت روبروست. دانش آموز مذکور از نظر اقتصادی خانواده ضعیفی دارد. با توجه به وضعیت جسمانی کودک با کمک خیرین برایش در کلاس یک میز متفاوت تهیه کرده‌ایم تا از پاهای خود برای نوشتن کمک بگیرد.
جرجانی افزود: در جشنواره خیرین دزفول که دهم اسفند ماه برگزار شد، کلیپی از این دانش آموز پخش شد که بالغ بر هفت میلیون تومان برای این کودک جمع‌آوری شد که طی مراسمی این کمک را به خانواده‌اش تقدیم کردیم و خیرین نیز اعلام  آمادگی کردند تا ماهیانه به خانواده این کودک کنند.
وی گفت: البته این دانش آموز با وجود اینکه از این نقص عضو رنج می‌برد اما با هنرمندی و تلاش مثالزدنی با پاهای خود می‌نویسد، نقاشی می‌کشد و خط بسیار زیبایی دارد و نیاز است تا آموزش و پرورش با توجه به وضعیت چنین دانش‌آموزانی نه تنها در سطح دزفول بلکه در سطح کشور تسهیلات ویژه‌ای برای‌ این قبیل دانش آموزان فراهم کند چراکه در بین چنین معلولانی بعضا استعدادهای درخشان و منحصر به فردی دیده شده است.
جرجانی ادامه داد: شاید به لحاظ جسمی این کودکان دارای نواقصی باشند ولی به لحاظ هوش و استعداد بسیار توانمند هستند. در شهرستان دزفول سه الی چهار مدرسه وجود دارد که کودکان استثنایی در آنها مشغول به تحصیل هستند که البته این اماکن با کمک خیرین اداره می‌شود. امیدوارم از طریق وزارت آموزش و پرورش برای این کودکان برنامه‌ریزی و ساماندهی خوبی صورت  بگیرد که بتوانند تحصیل کنند و در آینده به رتبه‌های علمی بالا دست یابند.
اما بی‌تردید خانواده‌ها در موفقیت دانش آموزان معلول نقشی انکارناپذیر دارند و بردباری و صبوری آنها در کنار حمایت‌ها و تشویق‌هایشان سهم بسزایی در شکوفایی استعدادهای کودکان معلول دارد.
"مریم کولیوند: مادر این دانش آموز معلول به خبرنگار ایلنا می‌گوید: دخترم زینب 8 ساله است و از کودکی علیرغم معلولیت جسمی خدا استعداد و توانایی‌های ذهنی بالایی به او عطا کرده است.
او ادامه داد: زینب مادرزادی دچار معلولیت جسمی است و دست ندارد. متاسفانه در دوره بارداری‌ پزشکان این مشکل را تشخیص ندادند. بعد از زایمان متوجه شدم کودکم دچار معلولیت جسمی است. زینب فرزند اولم است و بعد از او صاحب فرزند پسری شدیم که خدا را شکر سالم است.
خانم کولیوند اضافه کرد: دخترم از همان دوران کودکی تمامی کارهایش را با کمک پاهایش انجام می‌داد. از همان کودکی تمامی کارهای مرا در منزل نگاه می‌کرد و یاد می‌گرفت و از خداوند ممنونم که چنین استعدادی را به فرزندم داد چراکه ما به لحاظ مالی خانواده ضعیفی هستیم؛ شوهرم کارگر ساده است و هیچ بیمه‌ و کمک هزینه درمانی برای دخترم ندارم و زندگی‌مان از طریق کمک‌های خانواده‌ام و تاحدودی خیرین تامین می‌شود.
وی ادامه داد: البته زینب تحت‌حمایت سازمان بهزیستی است که آن هم تنها ماهیانه 53 هزار تومان به ما پرداخت می‌شود. خانه ما استیجاری و دارای دو اتاق کوچک است. زندگی‌مان به سختی می‌گذرد. خیلی نگران آینده دخترم هستم. اینکه بتوانم از پس مخارج زندگی‌مان و تحصیل دخترم بربیام چراکه زینب به لحاظ جسمی معلول است و هزینه‌های خودش را دارد و این موضوع من را همیشه نگران می‌کند.
مادر زینب در پایان گفت: با وجود معلولیت زینب در کارهای خانه به من کمک می‌کند. دخترم را خیلی دوست دارم و خیلی از خداوند ممنونم که چنین فرزندی به من عطا کرده است. امیدوارم که مردم خیر ایران به دخترم کمک کنند تا بتواند ادامه تحصیل بدهد و آینده‌اش را بسازد چراکه من ایمان دارم او استعدادهای زیادی دارد و می‌تواند آینده درخشانی داشته باشد.

۱۳۹۷ اسفند ۲۱, سه‌شنبه

۱۳۹۷ اسفند ۲۰, دوشنبه

درآینده با معضل کودکان حاصل از ازدواج سفید روبرو می شویم

 ۱۹ اسفند ۱۳۹۷

ازدواج سفید یا همباشی شیوه‌ای از زندگی مشترک تعریف می‌شود که در آن افراد بدون ثبت هیچ سند دولتی، قانونی یا مذهبی، زندگی زیر یک سقف را تجربه می‌کنند و در این شیوه، زندگی بر اساس قوانین و مقرراتی پیش می‌رود که توسط دو طرف تعیین می‌کنند. طبق پژوهشی که کارشناس وزارت ورزش و جوانان انجام داده است ۱۵ درصد افراد پاسخگو در این پژوهش که تجربه ازدواج سفید داشته اند در گروه سنی ۱۵ تا ۲۴، ۴۵.۳ درصد در میان گروه ۲۵ تا ۳۰، ۱۱ درصد در گروه سنی ۳۱ تا ۳۶ و مابقی گروه‌های سنی ۳۷ و بالاتر قرار داشتند.

43 درصد پاسخگویان از شهر تهران، ۳۱ درصد از مشهد و ۲۶ درصد از شهر اصفهان بودند.
تجربه ازدواج سفید در میان افراد تحصیلکرده ۶۳ درصد فوق دیپلم و لیسانس، ۲۳ درصد کارشناسی ارشد، ۱۴ درصد دکترا و مابقی دیپلم و زیر دیپلم اعلام شده است.
۴۶.۳ درصد پاسخگویانی که رابطه همخانگی داشتند در شرکت‌های خصوصی، ۳۹.۵ درصد در بخش آزاد، سه درصد در دولت شاغل و ۱۱ درصد بیکار محسوب می‌شدند و همزمان با کار و تحصیل، زندگی با همخانه را تجربه می‌کردند.

محدث افزود: با توجه به این که ازدواج سفید در آینده تبعات زیانباری برای کشور خواهد داشت، باید عوامل ظهور این مساله در سطح جامعه بررسی و ریشه یابی شود.
وی اضافه کرد: بررسی این مساله را در ستاد ملی امور جوانان آغاز نموده ایم و در این راستا مکاتباتی نیز با شوای عالی انقلاب فرهنگی و شورای اجتماعی کشور صورت گرفته است.
وی تاکید کرد: اداره‌های ورزش و جوانان استان‌ها باید با استفاده از ظرفیت‌های خود در شناسایی عواملی که در این روابط موثر هستند، اقدام نمایند.

اکثر کودک همسری ها به طلاق ختم می شود

۱۳۹۷/۱۲/۱۹

در ماه‌های اخیرآثار منفی و تبعات اجتماعی ازدواج کودکان در سنین پائین که از آن به عنوان کودک همسری یاد می‌شود بارها توسط فعالان حقوق کودک و برخی از مسئولان مورد نقد و بررسی قرار گرفته و بحث آن نیز به فضای مجازی هم کشیده شده است. در این خصوص برخی از حقوق دانان و کارشناسان اجتماعی معتقدند هر سال در مناطقی از کشور به دلیل فقر فرهنگی و اقتصادی شماری از دختران زیر سن 13 سال توسط خانواده‌هایشان وادار به ازدواج می‌شوند

این در حالی است که آسیب اجتماعی ناشی از این گونه ازدواج‌ها مشکلاتی را به دنبال داشته که بیشتر آنها به طلاق ختم می‌شود. درتازه‌ترین نشست بررسی وضعیت کودک همسری در کشور که در دانشگاه‌ خواجه نصیر برگزار شد مشکلات و معضلات این پدیده با حضور کارشناسان و دانشجویان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

نهادهای اجتماعی برنامه بدهند

علیرضا اسدبیگی دانشجوی مکانیک نیز بیان می‌کند: برای حل این معضل باید کار کارشناسی انجام شود که اصولاً چرا این کار غلط انجام می‌شود؟ نهادهای اجتماعی باید طرح و برنامه بدهند تا در هیچ قالبی امکان انجام این قبیل ازدواج‌ها وجود نداشته باشد. مریم جهانگیری هم در ادامه می‌گوید: در موارد مختلف می‌بینیم که بسیاری از این قبیل ازدواج‌ها در کوتاه ترین زمان ممکن به طلاق ختم می‌شوند.

کودک همسری در دنیا هیچ پیامد مثبتی نداشته است

در ادامه فرشید خضری، جامعه‌شناس در زمینه پدیده ازدواج زودهنگام معتقد است: هنوز بخش‌هایی از جامعه هستند که بچه‌ها به خصوص دختران را در سنین کودکی یا همان زیر 18 سالگی وادار به ازدواج می‌کنند. وی در پاسخ به این سؤال که چرا پرداختن به کودک همسری مهم است، پاسخ می‌دهد: این اتفاق در دنیا هیچ پیامد مثبتی نداشته، اما پیامدهای منفی زیادی در این حوزه یافت شده است. افراد به لحاظ زیستی، روانی، اجتماعی، در سنین بلوغ، با ازدواج‌های زودهنگام با انواع تنش‌ها مواجه می‌شوند. این جامعه‌شناس در ادامه کودک همسری را در نتیجه عوامل مختلفی می‌داند و بیان می‌کند: رسوم، فقر، مشروعیت قانونی، ترک تحصیل، هنجار پاکدامنی (ترس از ایجاد رابطه جنسی خارج از ازدواج)، ترس از عدم ازدواج، جنگ و بی‌ثباتی‌های سیاسی از عوامل وقوع پدیده کودک همسری هستند.

وی در ادامه به پیامد‌های ازدواج زودهنگام اشاره کرده و می‌افزاید: بارداری‌های زود هنگام، زایمان زودرس، سقط جنین، خودکشی و همسرکشی در سطح زیستی و آزار روانی، اضطراب و افسردگی، طلاق عاطفی از جمله پیامد‌های منفی در سطوح روانی هستند.

او افزایش تعداد فرزندان و پایین آمدن کیفیت زندگی و عدم رضایت طرفین از زندگی زناشویی را از پیامدهای منفی در سطح خانوادگی می‌داند و اضافه می‌کند: زمانی که دختران در سنین پایین ازدواج می‌کنند به دلیل جا ماندن از تحصیل از مواهب توسعه در جامعه نیز باز می‌مانند.

راهکارهایی که خضری در این خصوص ارائه داده به این ترتیب است که در این حوزه باید در قدم اول در زمینه توانمندسازی دختران کار شود، در روستاها مقاطع بالای تحصیلی وجود داشته باشد یا ساز و کاری اندیشیده شود تا دختران روستایی هم در بحث آموزش بتوانند از قابلیت‌های مناطق و شهرهای دیگر استفاده کنند، اقدام بعدی آموزش مهارت‌های زندگی به این افراد است. در مدارس و مراکز مشاوره‌های قبل از ازدواج آموزش‌ها باید در ساعت‌های طولانی وجود داشته باشد.

به گفته خضری، جرم نگاری و غیر‌قانونی بودن آن باید الزامی شود. با توجه به کنوانسیون حقوق کودک سن مطلوب ازدواج بالای 18 سال است و ازدواج زیر این سن باید جرم شناخته شود.

ازدواج به خاطر مشکلات اقتصادی

مونیکا نادی، وکیل دادگستری و فعال حوزه کودک در ادامه در این نشست در زمینه معضل کودک همسری بیان می‌کند: از حوزه‌های مختلف به این مسأله نگاه شده، ازدواج پدیده‌ای اجتماعی است و قطعاً افراد قبل از ورود به ازدواج باید آمادگی‌های لازم در حوزه‌های مختلف داشته باشند. به گفته او در بسیاری کشورهای دنیا سن ازدواج بالای 18 سال است اما متأسفانه در کشور ما در برخی موارد کودکان به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی به اجبار تن به ازدواج می‌دهند، فقر عاملی است که باعث می‌شود خانواده کودک را وادار به ازدواج کند حتی خانواده‌ها ممکن است تصور کنند که کودک با ازدواج با فردی مسن ممکن است از فقر رها شده و وضعیت زندگی بهتری داشته باشد.

نادی در ادامه با اشاره به ماده 1041 قانون مدنی می‌افزاید: در این ماده ازدواج دختران بالای 13 سال و پسران بالای 16 سال به‌طور مطلق آزاد و زیر این سنین با اذن ولی و مصلحت قانون امکان‌پذیر است. این در حالی است که قضات در این خصوص هیچ الزامی ندارند و بر حسب سلیقه شخصی می‌توانند رأی دهند که ازدواج اتفاق بیفتد یا نیفتد از طرفی بسیاری از این قبیل ازدواج‌ها ثبت نمی‌شوند و با فرزندآوری و نبود شناسنامه بسیاری آسیب‌ها رقم زده می‌شود.

وی با تأکید بر اینکه با ازدواج، کودک از دنیای کودکی خود جدا می‌شود، ادامه می‌دهد: با کودک همسری، حق رشد از کودک گرفته می‌شود و در بسیاری مواقع بویژه دختران از ادامه تحصیل و کسب مهارت‌های زندگی باز می‌مانند. پسرها هم به دلیل مجبور شدن برای کار کردن دچار آسیب‌های فراوانی پس از ازدواج زودهنگام می‌شوند.

نادی با اشاره به اسناد بین‌المللی، ادامه می‌دهد: در این اسناد ورای فرهنگ‌ها و سنت‌های جوامع و با نگاه حقوق بشری به مخاطب عام، تا زیر سن 18 سال کودک محسوب می‌شود.

این فعال اجتماعی در ادامه می‌افزاید: وقتی فرد زیر 18 سال حتی 10 هزار تومان در بانک نمی‌تواند جابه جا کند تکلیف تبعات مالی ناشی از ازدواج مانند مهریه و نفقه و امثال آن چه خواهد شد؟

وی در خاتمه بیان می‌دارد: رضایت کودکان وقتی اراده کاملی ندارند کاملاً معیوب است. وقتی که بلوغ فکری اتفاق نیفتاده است، بلوغ جنسی نمی‌تواند ملاک کافی و وافی باشد و در نهایت هم همه باید بدانیم خانواده سالم تنها با ازدواج اصولی و بر مبنای عقل باید شکل بگیرد تا بنیان آن حفظ شود.

ضرب و جرح شکیلا منفرد زندانی سیاسی توسط یکی از زندانیان جرائم عمومی

شکیلا منفرد، زندانی سیاسی، که دوران محکومیت خود را در زندان قرچک ورامین سپری می‌کند، توسط یکی از زندانیان جرائم عمومی این زندان مورد ضرب و ش...